ح ـ در كنار رود فرات، صبر كن ، اى ابا عبد اللّه !
۸۸۵.مُسنَد ابن حنبلـ به نقل از عبد اللّه بن نُجَى ، در باره پدرش ـ: او كه مسئول وسايل طهارت على عليه السلام بود ، با ايشان كه عازم صفّين بود، حركت كرد. هنگامى كه از كنار نينوا ۱ مى گذشت ، على عليه السلام ندا داد: «صبر داشته باش ، ابا عبد اللّه ! صبر داشته باش ، ابا عبد اللّه !
در كنار فرات !» .
گفتم: يعنى چه؟
فرمود: «روزى بر پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شدم و چشمانش اشكبار بود. پرسيدم: اى پيامبر خدا! آيا كسى شما را ناراحت كرده است؟ چرا اشك از چشمانت سرازير است؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: جبرئيل ، اندكى پيش ، از نزدم رفت. او برايم گفت كه حسين در كنار رود فرات ، كشته مى شود.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: جبرئيل گفت: آيا مى خواهى خاك آن جا را ببويى؟ گفتم: آرى . و جبرئيل، دستش را دراز كرد و مشتى از خاك آن جا را به من داد و من ديگر نتوانستم جلوى ريزش اشك خود را بگيرم» .