241
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

۲ / ۱۵

پيشگويى پيامبر صلّي الله عليه و آله درباره مزار او و زائرانش

۸۷۲.الإرشاد:پيامبر صلى الله عليه و آله روزى نشسته بود و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام گِردش را گرفته بودند. پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان فرمود: «شما در چه حالى خواهيد بود، هنگامى كه بر خاك بيفتيد و مرقدهايتان پراكنده شود؟» .
حسين عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت: ما به مرگ طبيعى مى ميريم ، يا كشته مى شويم؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «پسركم! تو به ستم ، كشته مى شوى و برادرت نيز به ستم ، كشته مى شود و فرزندانتان در زمين ، رانده و پراكنده مى شوند» .
حسين عليه السلام گفت: چه كسى ما را مى كشد، اى پيامبر خدا؟
فرمود: «بدترينِ مردمان» .
گفت: پس از كشته شدن ما، كسى ما را زيارت مى كند؟
فرمود: «آرى ؛ گروهى از امّتم ، كه شما را به قصد نيكى و پيوند با من زيارت مى كنند . چون روز قيامت شود، در ايستگاه حسابرسى ، نزدشان مى آيم و بازوهايشان را مى گيرم و از هراس ها و سختى هاى آن ، نجاتشان مى دهم» .

۸۷۳.كامل الزياراتـ به نقل از محمّد بن حسين بن على بن الحسين عليه السلام ، از پدرش ، از جدّش ، از على بن ابى طالب عليه السلام ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله روزى به ديدار ما آمد و ما غذايى برايش برديم . اُمّ اَيمَن، كاسه بزرگى خرما و قَدَحى شير و سرشير برايمان هديه آورده بود. آن را براى پيامبر صلى الله عليه و آله برديم و از آن خورد . چون غذايش را به پايان برد، برخاستم و بر دستان پيامبر صلى الله عليه و آله آب ريختم و چون دستانش را شست، صورت و محاسنش را با باقى مانده آب دستانش مسح كرد وسپس برخاست و به سوى سجده گاهى در گوشه اتاق رفت و نماز خواند و به سجده افتاد و گريست و گريه را طول داد . سپس سرش را بلند كرد ؛ امّا هيچ يك از ما اهل خانه، جرئت سؤال كردن نيافت.
حسين [ كه راه رفتن را تازه ياد گرفته بود ،] برخاست و كم كم رفت تا از روى ران پيامبر صلى الله عليه و آله بالا رفت و سر پيامبر خدا را به سينه گرفت و چانه اش را بر سر پيامبر صلى الله عليه و آله نهاد و سپس گفت: اى پدر! چرا گريه مى كنى؟
پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : «پسركم! من امروز به شما نگاه كردم و چنان شادمان شدم كه تا كنون مانند آن ، شاد نشده بودم. پس جبرئيل به سويم فرود آمد و به من خبر داد كه شما كشته مى شويد و قتلگاه هاى شما پراكنده است . من خدا را بر اين، ستودم و خير شما را خواستم» .
حسين به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت: اى پدر! با اين پراكندگى، چه كسى قبرهاى ما را زيارت مى كند و به ديدار ما مى آيد؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «گروه هايى از امّتم ، كه قصد نيكى كردن به من و پيوستن به مرا دارند . من در ايستگاه حسابرسى [در قيامت] ، آنان را ياد مى كنم و بازوهايشان را مى گيرم و از هراس ها و سختى هاى قيامت ، نجاتشان مى دهم» .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
240

۲ / ۱۵

إنباؤُهُ بِمَزارِهِ وزُوّارِهِ

۸۷۲.الإرشاد :إنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله كانَ ذاتَ يَومٍ جالِسا وحَولَهُ عَلِيٌّ وفاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ عليهم السلام ، فَقالَ لَهُم : كَيفَ بِكُم إذا كُنتُم صَرعى وقُبورُكُم شَتّى ؟
فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : أنَموتُ مَوتا أو نُقتَلُ ؟ فَقالَ : بَل تُقتَلُ يا بُنَيَّ ظُلما ، ويُقتَلُ أخوكَ ظُلما ، وتُشَرَّدُ ذَرارِيُّكُم فِي الأَرضِ .
فَقالَ الحُسَينِ عليه السلام : ومَن يَقتُلُنا يا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : شِرارُ النّاسِ ، قالَ : فَهَل يَزُورُنا بَعدَ قَتِلنا أحَدٌ ؟ قالَ : نَعَم ، طائِفَةٌ مِن اُمَّتي يُريدونُ بِزِيارَتِكُم بِرّي وصِلَتي ، فَإِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ جِئتُهُم إلَى المَوقِفِ حَتّى آخُذَ بِأَعضادِهِم فَاُخَلِّصُهُم مِن أهوالِهِ وشَدائِدِهِ . ۱

۸۷۳.كامل الزيارات عن محمّد بن الحسين بن عليّ بن الحسين ، عن أبيه ، عن جدّه ، عن عليّ بن أبي طالب عليه السلام :زارَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ذاتَ يومٍ ، فَقَدَّمنا إلَيهِ طَعاما ، وأهدَت إلَينا اُمُّ أيمَنَ صَحفَةً مِن تَمرٍ ، وقَعبا مِن لَبَنٍ وزَبَدٍ ، فَقَدَّمنا إلَيهِ ، فَأَكَلَ مِنهُ ، فَلَمّا فَرَغَ قُمتُ وسَكَبتُ عَلى يَدَي رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ماءً ، فَلَمّا غَسَلَ يَدَيهِ مَسَحَ وَجهَهُ ولِحيَتَهُ بِبِلَّةِ يَدَيهِ ، ثُمَّ قامَ إلَى مَسجِدٍ في جانِبِ البَيتِ ، وصَلّى وخَرَّ ساجِدا ، فَبَكى وأطالَ البُكاءَ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ ، فَمَا اجتَرى مِنّا أهلَ البَيتِ أحَدٌ يَسأَلُهُ عَن شَيءٍ .
فَقامَ الحُسَينُ عليه السلام يَدرُجُ حَتّى صَعِدَ عَلى فَخِذَي رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَأَخَذَ بِرَأسِهِ إلى صَدرِهِ ووَضَعَ ذَقَنَهُ عَلى رَأسِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ : يا أبَه ، ما يُبكيكَ ؟ فَقالَ لَهُ : يا بُنَيَّ ، إنّي نَظَرتُ إلَيكُم اليَومَ ، فَسُرِرتُ بِكُم سُرورا لَم اُسَرَّ بِكُم مِثلَهُ قَطُّ ، فَهَبَطَ إلَيَّ جَبرَئيلُ ، فَأَخبَرَني أنَّكُم قَتلى ، وأنَّ مَصارِعَكُم شَتّى ، فَحَمِدتُ اللّهَ عَلى ذلِكَ ، وسَأَلتُ لَكُمُ الخِيَرَةَ ، فَقالَ لَهُ : يا أبَه ، فَمَن يَزورُ قُبورَنا ويَتَعاهَدُها عَلى تَشَتُّتِها ؟ ۲
قالَ : طَوائِفُ مِن اُمَّتي يُريدونَ بِذلِكَ بِرّي وصِلَتي ، أتَعاهَدُهُم فِي المَوقِفِ وآخُذُ بِأَعضادِهِم ، فَاُنجيهِم مِن أهوالِهِ وشَدائِدِهِ . ۳

1.الإرشاد : ج ۲ ص ۱۳۱ ، كشف الغمّة : ج ۲ ص ۲۲۰ ، الخرائج والجرائح : ج ۲ ص ۴۹۱ ح ۴ نحوه وفيه «فقال له الحسن» بدل «فقال له الحسين» ، بحار الأنوار : ج ۱۸ ص ۱۲۰ ح ۳۴ .

2.شتّ الأمر : تفرّق ، وكذلك التَّشتُّت (الصحاح : ج ۱ ص ۲۵۴ «شتت») .

3.كامل الزيارات : ص ۱۲۶ ح ۱۴۱ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۳۴ ح ۲۱ وراجع : عوالي اللآلي : ج ۴ ص ۸۳ ح ۹۲ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4289
صفحه از 456
پرینت  ارسال به