۸۱۴.شرح الأخبار:هنگامى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به حال احتضار فرو رفت ، حسن و حسين عليهماالسلامرا خواست و آن دو را بر صورتش نهاد تا آن كه از هوش رفت. امام على عليه السلام خواست تا آن دو را از روى صورت پيامبر صلى الله عليه و آله بردارد كه او چشمانش را گشود و به على عليه السلام فرمود : «آن دو را بگذار تا از من بهره مند شوند و من نيز از آن دو ، بهره مند گردم كه پس از من ، به ستم ، گرفتار مى شوند» . مقصود پيامبر صلى الله عليه و آله از ستم، ربوده شدن حقّشان از سوى زورگويانى بود كه [حكومت را] از آنِ خود نمودند و بدون آن كه حقّى داشته باشند، خود را بر آنان مقدّم كردند .
۲ / ۵
خبر دادن به فاطمه عليها السلام از شهادت او
۸۱۵.فضل زيارة الحسين عليه السلامـ به نقل از حسن بن زيد ، از امام صادق ، از پدرش عليهماالسلام، از اُمّ سلمه ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله ، فاطمه عليهاالسلام را از كشته شدن حسين عليه السلام باخبر كرد . فاطمه عليهاالسلامگريست . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اى فاطمه! صبر كن و تسليم باش» .
گفت : صبر كردم و تسليم گشتم، اى پيامبر خدا! كشتن او كجا اتّفاق مى افتد؟
فرمود: «در سرزمينى به نام كربلا و دور از اهل و عشيره كشته مى شود و ـ اى فاطمه ـ گروهى او را زيارت مى كنند» .
ر .ك : ص ۱۶۷ (سَرور شهيدان از آغاز تاريخ تا پايان آن)
و ص ۲۳۷ (پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله درباره چگونگى شهادت او) .
۲ / ۶
خبر دادن به اُمّ سلمه از شهادت او
۸۱۶.تاريخ دمشقـ به نقل از داوود ـ: اُمّ سلمه گفت: حسين عليه السلام بر پيامبر صلى الله عليه و آله در آمد و پيامبر خدا بى تاب شد . اُمّ سلمه گفت: اى پيامبر خدا! چه شده است؟
فرمود: «جبرئيل به من خبر داد كه اين پسرم كشته مى شود و خشم خدا بر كسى كه او را مى كشد ، شدّت مى گيرد» .