183
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

۲ / ۳

پيشگويى درباره شهادتش ، در دو سالگى او

۸۰۸.الفتوحـ به نقل از مِسوَر بن مَخرَمه ـ: هنگامى كه حسين عليه السلام دو سالش كامل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله عازم يكى از سفرهايش شد و در جايى از راه ايستاد و كلمه استرجاع (إنّا للّه و إنّا إليه راجعون) بر زبان راند و چشمانش اشكبار شد و چون علّت را پرسيدند، فرمود: «اين ، جبرئيل است كه از سرزمين كنار فرات به نام كربلا برايم خبر آورده كه فرزندم حسين ، پسر فاطمه ، در آن جا كشته مى شود» .
گفته شد: اى پيامبر خدا! چه كسى او را مى كشد؟
فرمود: «مردى به نام يزيد ، كه خدا به عمرش بركت ندهد! گويى جايگاه به خاك افتادن و به خاك سپردنش را و سرش را كه به هديه آورده اند، مى بينم . به خدا سوگند ، هيچ كس به سر فرزندم حسين نمى نگرد و شادى نمى كند، جز آن كه خداوند ، دل و زبانش را دوگونه مى كند» .
پيامبر صلى الله عليه و آله از آن سفر، اندوهناك باز گشت و سپس از منبر ، بالا رفت و خطبه خواند و اندرز داد، در حالى كه حسين عليه السلام و حسن عليه السلام ، پيش رويش بودند.
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از خطبه اش فارغ شد، دست راستش را بر سر حسن عليه السلام و دست چپش را بر سر حسين عليه السلام نهاد و آن گاه سرش را به سوى آسمان بالا برد و گفت: «خدايا! من ، محمّد، بنده و پيامبرت هستم و اين دو ، پاكان خاندانم و برگزيدگان نسل و تبارم اند و كسانى هستند كه به جاى خود در ميان امّتم مى نهم . خدايا! جبرئيل به من خبر داده كه اين فرزندم ، كشته و وانهاده مى شود . خدايا! به خاطر كشته شدنش، بركتش بده و او را از سَروران شهيدان قرار ده ، كه تو بر هر كارى توانايى . خدايا! كشنده و واگذارنده او را بركت نده!» .
مردم در مسجد ، صدا به گريه بلند كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آيا مى گرييد و او را يارى نمى دهيد؟! خدايا! تو خود ، ولى و ياور او باش» .
ابن عبّاس مى گويد: سپس پيامبر صلى الله عليه و آله با رنگى دگرگون و سرخ و برافروخته باز گشت و در حالى كه از چشمانش اشك مى ريخت ، خطبه اى رسا و كوتاه خواند و سپس فرمود: «اى مردم! من دو چيز گران سنگ در ميان شما بر جاى مى نهم : كتاب خدا و خاندان و تبارم و موجب آرامشم پس از مرگ و ميوه ام (ميوه دلم) را . اين دو ، هرگز از هم جدا نمى شوند تا در حوض [كوثر] بر من در آيند.
هان كه من در اين باره چيزى از شما نمى خواهم ، جز اين كه خدايم امر كرده كه دوستى ورزيدن با خويشانم را از شما بخواهم. پس بنگريد كه فردا مرا بر كناره حوض، با دشمنى خاندانم و ستم به ايشان نبينيد! هان كه روز قيامت ، از اين امّت ، سه [گروه با] پرچم بر من در مى آيند: پرچمى سياه و تاريك ـ كه فرشتگان از آن، بى تاب مى شوند ـ و نزد من مى ايستند و من مى گويم: شما چه كسانى هستيد؟
آنان مرا فراموش مى كنند و مى گويند: ما يكتاپرستان از عرب هستيم.
من مى گويم: من ، احمد، پيامبر عرب و عجم هستم . و آنان مى گويند: ما از امّت تو هستيم، اى احمد!
من به آنان مى گويم: پس از من ، با خانواده و خاندان و كتاب خدايم چگونه رفتار كرديد؟
آنان مى گويند: كتاب را كه تباه و پاره پاره كرديم و در باره خاندانت كوشيديم تا آنان را از روى زمين، محو كنيم .
من از آنان روى مى گردانم و آب ننوشيده و تشنه و سياه روى، از حوض، بيرون مى روند . . .» .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
182

۲ / ۳

إنباؤُهُ بِشَهادَتِهِ بَعدَ سَنَتَينِ مِن مَولِدِهِ

۸۰۸.الفتوح عن المسور بن مخرمة :لَمّا أتَت عَلَى الحُسَينِ عليه السلام مِن مَولِدِهِ سَنَتانِ كامِلَتانِ ، خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله في سَفَرٍ لَهُ ، فَلَمّا كانَ في بَعضِ الطَّريقِ وَقَفَ ، فَاستَرجَعَ ودَمَعَت عَيناهُ ، فَسُئِلَ عَن ذلِكَ ، فَقالَ : هذا جَبرَئيلُ عليه السلام يُخبِرُني عَن أرضٍ بِشاطِىِ الفُراتِ ، يُقالُ لَها كَربَلاءُ ، يُقتَلُ بِها وَلَدِيَ الحُسَينُ ابنُ فاطِمَةَ .
فَقيلَ : مَن يَقتُلُهُ ـ يا رَسولَ اللّهِ ـ ؟ فَقالَ : رَجُلٌ يُقالُ لَهُ : يَزيدُ ، لا بارَكَ اللّهُ لَهُ في نَفسِهِ ! وكَأَنّي أنظُرُ إلى مَصرَعِهِ ومَدفَنِهِ بِها ، وقَد اُهدِيَ بِرَأسِهِ ، و وَاللّهِ ، ما يَنظُرُ أحَدٌ إلى رَأسِ وَلَدِيَ الحُسَينِ فَيَفرَحُ ، إلّا خالَفَ اللّهُ بَينَ قَلبِهِ ولِسانِهِ .
قالَ : ثُمَّ رَجَعَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مِن سَفَرِهِ ذلِكَ مَغموما ، ثُمَّ صَعِدَ المِنبَرَ ، فَخَطَبَ ووَعَظَ ، وَالحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام بَينَ يَدَيهِ مَعَ الحَسَنِ عليه السلام .
قالَ : فَلَمّا فَرَغَ مِن خُطبَتِهِ ، وَضَعَ يَدَهُ اليُمنى عَلى رَأسِ الحَسَنِ عليه السلام ، وَاليُسرى عَلى رَأسِ الحُسَينِ عليه السلام ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ الَى السَّماءِ ، فَقالَ :
اللّهُمَّ إنّي مُحَمَّدٌ عَبدُكَ ونَبِيُّكَ ، وهذانِ أطايِبُ عِترَتي ، وخِيارُ ذُرِّيَّتي وأرومَتي ۱ ، ومَن اُخَلِّفُهُم في اُمَّتي ، اللّهُمَّ وقَد أخبَرَني جِبريلُ بِأَنَّ وَلَدي هذا مَقتولٌ مَخذولٌ ، اللّهُمَّ فَبارِك لَهُ في قَتلِهِ ، وَاجعَلهُ مِن ساداتِ الشُّهَداءِ ، إنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ ، اللّهُمَّ ولا تُبارِك في قاتِلِهِ وخاذِلِهِ !
قالَ : وضَجَّ النّاسُ فِي المَسجِدِ بِالبُكاءِ .
فَقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : أتَبكونَ ولا تَنصُرونَهُ ؟ اللّهُمَّ فَكُن أنتَ لَهُ وَلِيّا وناصِرا .
قالَ ابنُ عَبّاسٍ : ثُمَّ رَجَعَ وهُوَ مُتَغَيِّرُ اللَّونِ ، مُحمَرُّ الوَجهِ ، فَخَطَبَ خُطبَةً بَليغَةً موجَزَةً وعَيناهُ يَهمِلانِ دُموعا .
ثُمَّ قالَ : أيُّهَا النّاسُ ! إنّي قَد خَلَّفتُ فيكُمُ الثَّقَلَينِ ؛ كِتابَ اللّهِ وعِترَتي وأرومَتي ، ومَراحَ مَماتي وثَمَرَتي ، ولَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَيَّ الحَوضَ .
ألا وإنّي [لا] ۲ أسأَلُكُم في ذلِكَ إلّا ما أمَرَني رَبّي أن أسأَلَكُمُ المَوَدَّةَ فِي القُربى ، فَانظُروا أن لا تَلقَوني غَدا عَلَى الحَوضِ وقَد أبغَضتُم عِترَتي وظَلَمتُموهُم ، ألا وإنَّهُ سَيَرِدُ عَلَيَّ فِي القِيامَةِ ثَلاثُ راياتٍ مِن هذِهِ الاُمَّةِ : رايَةٌ سَوداءُ مُظلِمَةٌ ، قَد فَزِعَت لَهَا المَلائِكَةُ ، فَتَقِفُ عَلَيَّ ، فَأَقولُ : مَن أنتُم ؟ فَيَنسَونَ ذِكري ، ويَقولونَ : نَحنُ أهلُ التَّوحيدِ مِنَ العَرَبِ .
فَأَقولُ : أنَا أحمَدُ نَبِيُّ العَرَبِ وَالعَجَمِ ، فَيَقولونَ : نَحنُ مِن اُمَّتِكَ يا أحمَدُ .
فَأَقولُ لَهُم : كَيفَ خَلَفتُموني مِن بَعدي في أهلي وعِترَتي وكِتابِ رَبّي ؟
فَيَقولونَ : أمَّا الكِتابُ فَضَيَّعنا ومَزَّقنا ، وأمّا عِترَتُكَ فَحَرَصنا عَلى أن نُبيدَهُم ۳ مِن جَديدِ ۴ الأَرضِ ؛ فَاُوَلّي عَنهُم وَجهي ، فَيَصدُرونَ ظِماءَ عُطاشى ، مُسوَدَّةً وُجوهُهُم ... . ۵

1.الأرومة ـ بوزن الأكولة ـ : الأصل (النهاية : ج ۱ ص ۴۱ «أرم») .

2.ما بين المعقوفين سقط من المصدر ، وأثبتناه من مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي .

3.في الطبعة المعتمدة : «يندهم» ، والتصويب من طبعة دار الفكر .

4.جديد الأرض : وجهها (النهاية : ج ۱ ص ۲۴۶ «جدد») .

5.الفتوح : ج ۴ ص ۳۲۵ ، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۱ ص ۱۶۳ عن ابن عبّاس ؛ الملهوف : ص ۹۳ ، مثير الأحزان : ص ۱۸ عن عبداللّه بن يحيى عن الإمام عليّ عليه السلام عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله وكلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۴۸ ح ۴۶ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4221
صفحه از 456
پرینت  ارسال به