129
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

جامعه را برقرار نگه دارم ، به گونه اى كه چشم ، بيدار گردد و كار ، ستوده شود . قصد من از ولايت عهدى يزيد ، اين است . شما دو نفر هم ، از فضيلت خويشاوندى [با پيامبر صلى الله عليه و آله ] و دانشمندى و مردانگى برخورداريد . و من اين توان را ، طىّ گفتگوها و برخوردهايى كه با يزيد داشته ام ، در او نيز يافته ام ، به همان اندازه كه نظيرش را در شما دو نفر و نه ديگران ، يافته ام . تازه او سنّت شناس و قرآن دان هم هست و چنان بردبارى اى دارد كه سنگ سخت را نرم مى گردانَد .
شما مى دانيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله كه معصوم و كارش به صواب بود ، در نبرد سَلاسِل ، مردى (عمرو بن عاص) را بر ابو بكر صدّيق و عمر فاروق و ديگر اصحاب بزرگ و مهاجران ، مقدّم داشت و فرماندهى داد كه از هيچ لحاظ ، هم شأن آنان نبود ؛ نه از لحاظ خويشاوندىِ نزديك ، و نه از حيث سابقه و روش گذشته اش ، و آن مرد ، بر آنان فرماندهى كرد و در نماز جماعت ، پيشْ نمازشان گشت و غنائم را نگهدارى و سرپرستى نمود ، و چون دستور مى داد و اظهار نظر مى كرد ، هيچ كس ، چون و چرا نمى نمود . پيامبر خدا ، سرمشق نيكوى ماست . بنا بر اين ، اى بنى عبد المطّلب! من و شما ، مصالح مشتركى داريم . من اميدوارم كه در اين جلسه ، سخن به انصاف بگوييد ؛ زيرا هيچ گوينده اى نيست ، مگر اين كه گفته شما را بااهمّيت مى شمارد . بنا بر اين ، در پاسخم چنان با نرمى و آشتى سخن بگوييد كه بصيرت در سخن عتاب آلودتان ، ستوده شود . از خدا براى خويش و براى شما آمرزش مى طلبم .

گفتار امام حسين عليه السلام

ابن عبّاس ، خود را آماده سخن گفتن كرد و دست خويش را براى آغاز سخن ، بالا برد ؛ ليكن حسين عليه السلام به او اشاره كرد و فرمود :
على رِسلِكَ ! فأنا المُرادُ ونَصيبى فى التُّهمَة أوفَرُ .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
128

افتاد ، پشتى اى را كه در سمت راست تختش بود ، براى او مرتّب كرد . حسين عليه السلام وارد شد و سلام كرد . معاويه اشاره كرد كه در سمت راستش بنشيند . سپس با او احوالپرسى كرد و از حال برادرزاده هايش ، فرزندان حسن عليه السلام ، پرسيد و از سن و سالشان . حسين عليه السلام پاسخ داد و سپس خاموش شد .
آن گاه ، معاويه شروع به سخن كرد و گفت: ستايش ، خداى را كه صاحبِ نعمت ها و فرود آورنده بلاهاست! گواهى مى دهم كه خدايى جز خداى يگانه نيست ؛ خدايى كه بسى برتر و والاتر از گفته [و پندار] مُلحدان است ، و محمّد ، بنده خاصّ اوست كه براى جن و اِنس ، همگى ، مبعوث شده است ، تا با قرآنى پند و بيمشان دهد كه حقايق آينده و پيشين ، آن را باطل نمايند و فرود آمده از آستان حكيمِ ستوده است . رسالت الهى را ادا فرمود و كارش را به انجام رسانيد و در راهش هر آزار و اذيّتى ديد . شكيبايى ورزيد تا دين خدا روشن شد و دوستانش را عزيز كرد و مشركان را ريشه كن نمود و امر الهى ، على رغم خواست مشركان ، چيره گشت . آن گاه وى ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ درگذشت ، در حالى كه از مال دنيا ، جز همان اندكى كه سهمش بود ، بر جاى ننهاد و چون خدا را بر گُزيده و دل از دنيا بر كَنْده بود ، آنچه را از مال دنيا به چنگ آورده بود ، رها كرده بود و نيز از سرِ بلندنظرى و قدرتى كه در شكيبايى و خويشتندارى داشت ، و نيز به خاطر اين كه در پىِ سراى جاويدان و ثواب پايدار و ابدى اش بود . اين ، وصف پيامبر صلى الله عليه و آله است .
پس از وى ، دو مرد خويشتنْ پاى بر سر كار آمدند و سومى ، مردى ستوده بود . حوادثى به وقوع پيوست كه ما به چشم خود نديده و به درستى نشنيده ايم و من از آنها بيش از شما چيزى نمى دانم .
راجع به كار يزيد و روا بودن آن ، قبلاً به اطّلاعتان رسيده است . خدا مى داند كه با اين كار ، مى خواهم از شكاف ها جلوگيرى كنم و با ولايت عهدى يزيد ، وحدت

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4203
صفحه از 456
پرینت  ارسال به