117
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

است . اگر بيعت كنى ، سپاس گزارى خواهد شد و اگر خوددارى نمايى ، مجبور خواهى گشت . والسلام !».
عبد اللّه بن جعفر در جوابش چنين نوشت: «امّا بعد ، نامه ات رسيد و آنچه را نوشته اى ـ كه مرا بر ديگران ترجيح مى دهى ـ ، دانستم . اگر چنين كنى ، خودت را به سعادت رسانده اى ، و اگر خوددارى نمايى ، نسبت به خودت كوتاهى نموده اى . امّا اين كه نوشته اى مرا مجبور خواهى كرد [كه] با يزيد بيعت كنم ، به جان خودم سوگند ، اگر مرا به آن بيعتْ مجبور كنى ، ما قبلاً تو را و پدرت را مجبور كرده ايم كه به اسلام در آييد ، تا اين كه با بى رغبتى و اضطرار ، مسلمان شديد . والسلام !». ۱
معاويه ، براى عبد اللّه بن زبير هم اين ابيات را فرستاد:

مردان بزرگوار را ديده ام كه چون از رهِ بردبارىدست از ايشان بردارند ، نسبت به آن بردبارى ، حق شناسى مى نمايند
بويژه اگر آن كه گذشت كرده ، در عين قدرت ، گذشت كرده باشدكه در اين صورت ، بايد بيشتر حق شناسى و تجليلش كرد .
تو پَست نيستى تا كسى كه سرزنشگر توست ، تو رابه خاطر كردارى كه بروز داده اى ، سرزنش نمايد ؛
بلكه حقّه باز ناخالصى هستى كه جز دغلى ونادرستى نمى شناسى و قبل از اين ، ابليس هم با آدم ، دغلى كرده است ؛
ولى با كار خويش ، فقط خود را گول زده و ضرر كردهو با اين كه سابقا عزيز و محترم بوده ، ملعون و مايه ننگ گشته است .
من مى ترسم آنچه را تو با كردارت در پى آنى ،به تو بدهم ؛ آن گاه ، خدا آن را كه ستمكارتر است ، به كيفر برساند!

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۲۰۱ ـ ۲۰۲ .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
116

دينت و امّت محمّد بينديش . زنهار كسانى كه يقين ندارند ، تو را به سبُك سرى وا دارند !» . ۱
حسين عليه السلام در جوابش چنين نوشت :
أمّا بَعدُ ، فَقَد جاءَنى كِتابُكَ تَذكُرُ فيهِ أنَّهُ انتَهَت إلَيكَ عَنّى اُمورٌ لَم تَكُن تَظُنُّنى بِها رَغبَةً بى عَنها ، وإنَّ الحَسَناتِ لا يَهدى لَها ولا يُسَدِّدُ إلَيها إلَا اللّهُ تَعالى . وأمّا ما ذَكَرتَ أنَّهُ رُقِّىَ إلَيكَ عَنّى ، فَإِنَّما رَقّاهُ المَلّاقونَ المَشّاؤونَ بِالنَّميمَةِ المُفَرِّقونَ بَينَ الجَمعِ ، وكَذَبَ الغاوونَ المارِقونَ ، ما أرَدتُ حَربا ولا خِلافا ، وإنّى لَأَخشَى اللّهَ فى تَركِ ذلِكَ مِنكَ ومِن حِزبِكَ القاسِطينَ المُحِلّينَ ، حِزبِ الظّالِمِ وأعوانِ الشَّيطانِ الرَّجيمِ ... . ۲ نامه ات رسيد . نوشته اى به تو گزارش رسيده كه كارهايى كرده ام كه گمان نمى كردى بكنم . تنها خداوند متعال است كه انسان را به كارهاى نيك ، ره نمون گشته و توفيق انجام دادنش را مى دهد . اين كه در باره من ، به تو گزارش رسيده ، بايد بگويم كه آنها را سخن چينانِ جاسوس منش و اختلاف انداز ، به تو گزارش كرده اند و آن گم راهانِ منحرف و از دين به در ، دروغ گفته اند . من ، نه تصميم به جنگ گرفته ام و نه در پى اختلافم . من از خدا در باره ترك جنگ با تو و دار و دسته ات مى ترسم ؛ حزب ستمكارى كه مقدّسات را پايمال مى سازد و خون به ناحق مى ريزد ؛ حزب ستمكار و همدست شيطان مطرود!...

نامه معاويه به عبد اللّه بن جعفر

معاويه به عبد اللّه نوشت : «امّا بعد ، مى دانى كه تو را بر ديگران ، ترجيح مى دهم و نسبت به تو و خانواده ات نظر خوبى دارم . در باره تو ، خبر ناخوشايندى به من رسيده

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۲۰۱ .

2.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۲۰۲ نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۳ ص ۱۰ ح ۷۴۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4272
صفحه از 456
پرینت  ارسال به