115
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم

و حسين بن على عليه السلام نوشت و به سعيد بن عاص ، دستور داد كه آنها را به ايشان برساند و پاسخشان را ارسال دارد .
او به سعيد بن عاص نوشت: «امّا بعد ، نامه ات رسيد و اطّلاع حاصل شد كه مردم نسبت به بيعت [با يزيد] ، بى اعتنايى نشان مى دهند ، بويژه بنى هاشم . همچنين ، نظر عبد اللّه بن زبير را دانستم . به رؤساى آنان ، نامه هايى نوشته ام . آنها را به ايشان برسان و پاسخشان را بگير و برايم بفرست تا بررسى كرده ، تصميم بگيرم . اراده ات را محكم كن و قدرت نشان بده و نيّت خويش را خوب كن و ملايمت و نرمى پيشه ساز و از اين كه شكاف و بَلوا به وجود آورى ، بر حذر باش ؛ زيرا ملايمت و نرمش ، از خِردمندى و رشدِ عقل است ، و اختلاف و بلوا ، از بى مايگى . بويژه ، خاطر حسين را عزيز بدار و مبادا ناخوشايندى اى از تو به او برسد ؛ زيرا او خويشاوند است و حقّ عظيمى دارد كه هيچ مرد و زن مسلمانى منكرش نيست . او شير دليرى است و مى ترسم اگر با او تبادل نظر و بحث كنى ، در برابرش تاب نياورى . امّا آن كه با درندگان راه مى آيد و حيله و تدبير مى نمايد ، عبد اللّه بن زبير است . بنا بر اين ، از او به شدّت بر حذر باش ، و مگر خدا به دادمان برسد و ما را يارى فرمايد . من هم آمدنى هستم ، اگر خدا بخواهد . والسلام ! ...» . ۱

نامه معاويه به امام حسين عليه السلام

[معاويه در يكى از نامه هايش ، به امام حسين عليه السلام نوشت :] «امّا بعد ، به من خبر رسيده كه كارهايى كرده اى كه گمان نمى كردم بكنى . وفا كردن به پيمان بيعت ، براى كسانى بيش از همه سزاوار و واجب است كه همچون تو ، اهمّيت و مقام و افتخارات و منزلتى داشته باشند كه خداوند ، تو را به آنها نائل گردانيده است . بنا بر اين ، رو به ناسازگارى مياور ، و از خدا بترس و اين امّت را به فتنه و آشوب نينداز ، و به خودت و

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۱۹۹ .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
114

آن گاه ، ماهيانه هزار دينار براى او مقرّر داشت و يكصد دينار به ازاى هر يك از افراد خانواده اش ، به او پرداخت . ۱

نامه معاويه به سعيد بن عاص

معاويه به سعيد بن عاص ـ كه استاندار او در مدينه بود ـ ، نامه اى فرستاد و دستور داد كه مردم مدينه را به بيعت [با يزيد ]دعوت كند و نام كسانى را كه [به بيعت] اقدام مى كنند و كسانى را كه [در آن] كوتاهى مى نمايند ، به او گزارش دهد .
چون نامه به سعيد بن عاص رسيد ، مردم را به بيعت با يزيد ، فرا خواند و خشونت نمود و شدّت و سختگيرى نشان داد و هر كه را در بيعت كردن كوتاهى مى نمود ، مورد حمله قرار داد ؛ ليكن مردم ، به استثناى عدّه انگشت شمارى ، بى علاقگى نشان دادند ؛ مخصوصا بنى هاشم كه حتّى يك نفرشان هم بيعت ننمود . ابن زبير ، بيش از همه كس در تقبيح و ردّ بيعت با يزيد ، شدّت به خرج مى داد .
سعيد بن عاص ، جريان را به معاويه ، اين طور گزارش داد: «امّا بعد ، به من دستور دادى [كه] مردم را به بيعت با يزيد پسر امير المؤمنين ، دعوت كنم و نام كسانى را كه [به بيعت] اقدام مى كنند و آنان كه [در آن] كوتاهى مى نمايند ، به تو گزارش نمايم . اكنون به اطّلاعت مى رسانم كه مردم ، از آن خوددارى مى نمايند ، بويژه خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله از بنى هاشم كه حتّى يك نفرشان هم موافقت نكردند و اطّلاعاتى از آنان به من رسيده كه ناخوشايند است . امّا كسى كه دشمنى و مخالفت خود را با اين كار ، علنى نموده ، عبد اللّه بن زبير است . من جز به كمك سواره نظام و مردان جنگى ، زورم به آنها نمى رسد . [پس يا كمك بفرست و] يا خودت بيا و ببين در اين باره ، چه تصميمى مى گيرى . و السلام!» .
معاويه نامه هايى به عبد اللّه بن عبّاس ، عبد اللّه بن زبير ، عبد اللّه بن جعفر

1.الإمامة و السياسة : ج ۱ ص ۱۹۷ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد سوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4327
صفحه از 456
پرینت  ارسال به