۶ / ۱۱
عبد اللّه بن جعفر ۱
۱۳۱۱.الفتوح :به مردم مدينه خبر رسيد كه حسين بن على عليه السلام قصد رفتن به عراق دارد . عبد اللّه بن جعفر [بن ابى طالب] به ايشان نوشت : «به نام خداوند بخشنده مهربان . به حسين بن على ، از عبد اللّه بن جعفر . امّا بعد، تو را به خدا سوگند مى دهم كه از مكّه بيرون نرو ؛ زيرا من از اين كارى كه تصميم گرفته اى ، بيمناكم كه مبادا نابودىِ خود و خاندانت را در پى داشته باشد. چون اگر تو كشته شوى ، بيم دارم كه نور زمين ، خاموش شود ؛ چرا كه تو روح هدايت و امير مؤمنان هستى. پس ، در رفتن به عراق، شتاب مكن تا من از يزيد و همه بنى اميّه براى تو، دارايى، فرزندان و دودمانت امان بگيرم. والسّلام!» .
حسين بن على عليه السلام به وى نوشت : «امّا بعد، نامه ات به من رسيد و آن را خواندم
و آنچه را يادآور شده بودى. دريافتم . به تو اعلام مى كنم كه جدّم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را در خواب ديدم . مرا از فرمانى آگاه كرد كه در پىِ آن مى روم، به سودم باشد ، يا به زيانم . اى پسرعمو! به خدا سوگند ، اگر در سوراخ جانورى از جانوران زمين نيز باشم، مرا بيرون مى آورند و مى كُشند . عموزاده! به خدا سوگند ، آنان بر من ستم روا خواهند داشت ، چنان كه يهود در روز شنبه ستم كردند. والسّلام!» .