429
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۳۰۹.مثير الأحزان :برايم گزارش شده كه طِرِمّاح بن حَكَم گفت: حسين را ملاقات كردم ، در حالى كه براى خانواده ام آذوقه اى خريده بودم. به ايشان گفتم: به تو در باره جانت ، يادآورى مى كنم [ كه آن را به خطر نيندازى ] و كوفيان ، تو را فريب ندهند . به خدا سوگند ، اگر وارد كوفه شوى ، كشته خواهى شد و من مى ترسم كه به كوفه نرسى . پس اگر عزم بر جنگ دارى ، در اَجأ فرود آى ، كه كوهى است كه قابل دسترس نيست . به خدا سوگند ، در آن جا هرگز به ما خوارى نرسيده است و تمام بستگان من به يارى كردن تو اعتقاد دارند و تا هر زمان در آن جا بمانى ، از تو محافظت مى كنند.
[امام حسين عليه السلام ] فرمود: «به راستى كه ميان من و اين مردم ، عهدى است كه خوش نمى دارم خُلفِ وعده كنم. اگر خداوند ، ما را از آنان محافظت فرمايد، ما هميشه مشمول نعمت هاى خداوند بوده ايم و براى ما بس است ، و اگر چاره اى [از نبرد ]نباشد ، شهادت و رستگارى است. إن شاء اللّه !» .

ر.ك: ج ۵ ص ۲۵۷ (فصل هفتم / آمدن چهار نفر از كوفه به همراه
طرمّاح بن عدى به سوى امام عليه السلام ) .

۶ / ۱۰

عبد اللّه بن جَعدة بن هُبَيره ۱

۱۳۱۰.أنساب الأشراف :عون فرزند عبد اللّه بن جَعدة بن هُبَيره ، با نامه اى از پدرش در ذات
عِرق ، به حسين عليه السلام رسيد . او در آن نامه ، درخواست بازگشت حسين عليه السلام را داشت و از بيم خود از حركت حسين عليه السلام ، ياد كرده بود، كه امام عليه السلام به او پاسخ نداد.

1. عبد اللّه بن جَعدة بن هُبَيره قرشى مخزومى ، از ياران مختار و شخصيت هاى مورد احترام نزد وى بود. او پس از پنهان شدن عمر بن سعد، براى او امان نامه اى از مختار گرفت. او كسى است كه كُهَن دِژ و بخش هاى وسيعى از خراسان را فتح كرد . در باره اش اشعار بسيارى سروده شده است.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
428

۱۳۰۹.مثير الأحزان :رُوِّيتُ أنَّ الطِّرِمّاحَ بنَ حَكَمٍ قالَ : لَقيتُ حُسَينا عليه السلام وقَدِ امتَرتُ لِأَهلي ميرَةً ۱ ، فَقُلتُ : اُذَكِّرُكَ في نَفسِكَ ، لا يَغُرَّنَّكَ أهلُ الكوفَةِ ، فَوَاللّه ِ لَئِن دَخَلتَها لَتُقتَلَنَّ ، وإنّي لَأَخافُ ألّا تَصِلَ إلَيها ، فَإِن كُنتَ مُجمِعا عَلَى الحَربِ فَانزِل أجَأً ، فَإِنَّهُ جَبَلٌ مَنيعٌ ، وَاللّه ِ ما نالَنا فيهِ ذُلٌّ قَطُّ ، وعَشيرَتي يَرَونَ جَميعا نَصرَكَ ، فَهُم يَمنَعونَكَ ما أقَمتَ فيهِم .
فَقالَ : إنَّ بَيني و بَينَ القَومِ مَوعِدا أكرَهُ أن اُخلِفَهُم ، فَإِن يَدفَعِ اللّه ُ عَنّا ، فَقَديما ما أنعَمَ عَلَينا وكَفى ، وإن يَكُن ما لابُدَّ مِنهُ ، فَفَوزٌ وشَهادَةٌ إن شاءَ اللّه ُ . ۲

راجع : ج ۵ ص ۲۵۶ (الفصل السابع / إقبال أربعة نفر من الكوفة معهم الطرماح بن عدي إلى الإمام عليه السلام ) .

۶ / ۱۰

عَبدُ اللّه ِ بنُ جُعدَةَ بنِ هُبَيرَةَ ۳

۱۳۱۰.أنساب الأشراف :لَحِقَ الحُسَينَ عليه السلام عَونُ بنُ عَبدِ اللّه ِ بنِ جُعدَةَ بنِ هُبَيرَةَ بِذاتِ عِرقٍ ، بِكِتابٍ مِن أبيهِ يَسأَلُهُ فيهِ الرُّجوعَ ، ويَذكُرُ ما يَخافُ عَلَيهِ مِن مَسيرِهِ ، فَلَم يُعجِبهُ ۴ . ۵

1. المِيرَة : الطعام يمتاره [يشتريه] الإنسان (الصحاح : ج ۲ ص ۸۲۱ «مير») .

2. مثير الأحزان : ص ۳۹ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۳۶۹ .

3. عبداللّه بن جعدة بن هبيرة القرشي المخزومي . كان من أعوان المختار وأعزّ الناس عليه . أخذ لعمر بن سعد أمانا بعد اختفائه . وهو الذي فتح القهندز وكثيرا من خراسان ، وقيل فيه أشعار (راجع : المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۲۱۱ وتاريخ الطبري : ج ۶ ص ۶۰ و ۱۰۷ والكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۶۸۲ و ج ۳ ص ۱۴ وتاريخ دمشق : ج ۴۵ ص ۵۶ وشرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج ۱۸ ص ۳۰۸ ).

4. كذا في المصدر ، ولعلّ الصواب : «فلم يجبه» .

5. أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۷۷ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4399
صفحه از 454
پرینت  ارسال به