۱۲۸۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از عُقبة بن ابى عَيزار ـ: [امام حسين عليه السلام به چهار مردى كه از كوفه آمده بودند ، ]فرمود: «به من خبر دهيد كه آيا فرستاده ام نزد شما آمد؟» .
گفتند: چه كسى؟
فرمود: «قيس بن مُسهِر صيداوى» .
گفتند: آرى. حُصَين بن تميم ، او را دستگير كرد و نزد ابن زياد فرستاد. ابن زياد به وى دستور داد تا تو و پدرت را لعنت كند. قيس بر تو و پدرت ، درود فرستاد و ابن زياد و پدرش را لعنت كرد و مردم را به يارى تو دعوت نمود و از آمدنت خبر داد. آن گاه ابن زياد ، دستور داد و از بالاى قصر ، [به پايين ]پرتاب شد .
چشمان حسين عليه السلام اشك آلود شد و نتوانست جلوى اشك هايش را بگيرد و فرمود: « «برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در انتظار [شهادت] هستند و هرگز [عقيده خود را] تغيير نداده اند» . بار خدايا! بهشت را منزلگاه ما و آنان ، گردان و ميان ما و آنان، در محلّ استقرار رحمتت و پاداش هاى ذخيره شده و مرغوب، جمع گردان» .
ر . ك : ج ۵ ص ۱۶۵ (فصل هفتم / نامه امام عليه السلام به مردم كوفه از منزلگاه
حاجِر در بطن الرُمَّه و شهادت فرستاده امام عليه السلام ).