299
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۲۲۱.المحاسن و المساوئـ به نقل از ابو مَعشَر ـ: ابن زياد ، نيروهايش را به دنبال مسلم بن عقيل فرستاد. مسلم با شمشير در برابر آنان ايستاد و با آنان نبرد مى كرد ، تا اين كه مجروح شد و به اسارت در آمد. مسلم، عطش داشت و گفت : به من آب بدهيد . همراه او مردى از خاندان ابو مُعَيط و مردى از بنى سُلَيم بودند. شمر بن ذى الجوشن گفت: به خدا سوگند ، به تو آب نمى دهيم ، مگر از [آب نامطبوع] چاه .
مرد مُعَيطى گفت: به خدا سوگند ، جز از [آب گواراي] فرات ، آبش نمى دهيم .
آن گاه غلامى از غلامان مرد مُعَيطى، با تُنگى از آب و ظرفى و پارچه اى آمد و به وى آب داد. مسلم ، مَزمَزه كرد و خون از دهانش آمد . يكسر ، خونْ بيرون مى ريخت و او نمى توانست آب بنوشد . آن گاه گفت : آن را از من ، دور كن.
چون صبح شد ، عبيد اللّه ، مسلم را فرا خواند تا گردنش را بزند.

۱۲۲۲.الفتوح :مسلم، پيوسته مى گفت : به من ، قدرى آب بدهيد . مسلم بن عمرو باهِلى به او گفت: به خدا سوگند ، آب نخواهى چشيد ، تا مرگ را بچشى.
مسلم بن عقيل به وى گفت: واى بر تو ! چه قدر جفاپيشه و خشن و تندخو هستى ! گواهى مى دهم كه اگر از قريش هستى، به آنها چسبيده اى [ و در اصل، از قريش نيستى ] و اگر از غير قريشى ، خود را به غير پدرت نسبت داده اى. كيستى ، اى دشمن خدا؟
گفت: من كسى هستم كه حقيقت را شناخت ، آن گاه كه تو آن را انكار كردى ، و با امامش يك رنگ بود ، آن گاه كه تو با او نفاق ورزيدى، و حرف شنو و فرمانبر بود ، آن گاه كه تو مخالفت ورزيدى. من ، مسلم بن عمرو باهِلى ام .
مسلم بن عقيل به وى گفت: تو به جاودانگى در آتش و آب داغ آن ، سزاوارترى ؛ چرا كه فرمانبرى از فرزندان سفيان را بر پيروى از محمّدِ پيامبر ، ترجيح داده اى .
آن گاه مسلم بن عقيل ـ كه خداوند ، رحمتش كند ـ گفت: واى بر شما ، اى كوفيان ! قدرى آب به من بدهيد .
در اين هنگام ، غلام عمرو بن حُرَيث باهلى ، با كوزه و ظرفى آمد و كوزه را به وى داد ؛ ولى هر بار كه مسلم خواست بنوشد ، ظرف ، پُر از خون مى شد. او به جهت خون بسيار ، نتوانست آب بنوشد و دندان هاى جلويش در ظرف افتاد . مسلم بن عقيل ـ كه خداوند ، رحمتش كند ـ از نوشيدن آب ، صرف نظر كرد.
مسلم را آوردند تا بر عبيد اللّه بن زياد ، وارد شد.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
298

۱۲۲۱.المحاسن والمساوئ عن أبي معشر :أرسَلَ [ابنُ زِيادٍ] إلى مُسلِمِ بنِ عَقيلٍ ، فَخَرَجَ عَلَيهِم بِسَيفِهِ ، فَما زالَ يُناوِشُهُم ويُقاتِلُهُم حَتّى جُرِحَ واُسِرَ ، فَعَطِشَ وقالَ : اِسقوني ماءً ، ومَعَهُ رَجُلٌ مِن آلِ أبي مُعَيطٍ ، ورَجُلٌ مِن بَني سُلَيمٍ .
فَقالَ شِمرُ بنُ ذي جَوشَنٍ : وَاللّه ِ لا نَسقيكَ إلّا مِنَ البِئرِ . وقالَ المُعَيطِيُّ : وَاللّه ِ لا نَسقيهِ إلّا مِنَ الفُراتِ . فَأَتاهُ غُلامٌ لَهُ بِإِبريقٍ مِن ماءٍ ، وقَدَحٍ قَواريرَ ومِنديلٍ فَسَقاهُ ، فَتَمَضمَضَ فَخَرَجَ الدَّمُ ، فَما زالَ يَمُجُّ ۱ الدَّمَ ولا يُسيغُ ۲ شَيئا ، حَتّى قالَ : أخِّرهُ عَنّي ، فَلَمّا أصبَحَ دَعاهُ عُبَيدُ اللّه ِ لِيَضرِبَ عُنُقَهُ. ۳

۱۲۲۲.الفتوح :فَجَعَلَ [مُسلِمٌ] يَقولُ : اِسقوني شُربَةً مِنَ الماءِ ، فَقالَ لَهُ مُسلِمُ بنُ عَمرٍو الباهِلِيُّ : وَاللّه ِ لا تَذوقُ الماءَ يَابنَ عَقيلٍ أو تَذوقَ المَوتَ ، فَقالَ لَهُ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ : وَيلَكَ يا هذا ، ما أجفاكَ وأفَظَّكَ وأغلَظَكَ ! ! اُشهِدُ عَلَيكَ أنَّكَ إن كُنتَ مِن قُرَيشٍ فَإِنَّكَ مُلصَقٌ ۴ ، وإن كُنتَ مِن غَيرِ قُرَيشٍ فَإِنَّكَ مُدَّعٍ إلى غَيرِ أبيكَ . مَن أنتَ يا عَدُوَّ اللّه ِ ؟
فَقالَ : أنَا مَن عَرَفَ الحَقَّ إذ أنكَرتَهُ ، ونَصَحَ لِاءِمامِهِ إذ غَشَشتَهُ ۵ ، وسَمِعَ وأطاعَ إذ خالَفتَهُ ، أنَا مُسلِمُ بنُ عَمرٍو الباهِلِيُّ .
فَقالَ لَهُ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ : أنتَ أولى بِالخُلودِ وَالحَميمِ ، إذ آثَرتَ طاعَةَ بَني سُفيانَ عَلى طاعَةِ الرَّسولِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله .
ثُمَّ قالَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ ـ رَحِمَهُ اللّه ُ ـ : وَيحَكُم يا أهلَ الكوفَةِ ! اِسقوني شُربَةً مِن ماءٍ . فَأَتاهُ غُلامٌ لِعَمرِو بنِ حُرَيثٍ الباهِلِيِّ بِقُلَّةٍ فيها ماءٌ ، وقَدَحٍ فيها ، فَناوَلَهُ القُلَّةَ ، فَكُلَّما أرادَ أن يَشرَبَ امتَلَأَ القَدَحُ دَما ، فَلَم يَقدِر أن يَشرَبَ مِن كَثرَةِ الدَّمِ ، وسَقَطَت ثَنِيَّتاهُ فِي القَدَحِ ، فَامتَنَعَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ ـ رَحِمَهُ اللّه ُ ـ مِن شُربِ الماءِ .
قالَ : واُتِيَ بِهِ حَتّى اُدخِلَ عَلى عُبَيدِ اللّه ِ بنِ زِيادٍ. ۶

1. مَجَّ الرجلُ الماءَ من فيه : رَمى بِهِ (المصباح المنير : ص ۵۶۴ «مج») .

2. يُسيغُ : يَبتَلِعُ (المصباح المنير : ص ۲۹۶ «سوغ») .

3. المحاسن والمساوئ : ص ۶۰ ، الإمامة والسياسة : ج ۲ ص ۱۰ وفيه «شهر بن حوشب» بدل «شمر بن ذي جوشن» ، المحن : ص ۱۴۵ .

4. في الطبعة المعتمدة : «مصلق» ، والتصويب من طبعة دار الفكر .

5. في المصدر : «فششته» ، وهو تصحيف .

6. الفتوح : ج ۵ ص ۵۵ ، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۱ ص ۲۱۰ وفيه «لعمرو بن حريث المخزومي» .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4477
صفحه از 454
پرینت  ارسال به