169
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۱۳۰.الإمامة و السياسة :مسلم به خانه هانى بن عروه مرادى ـ كه در ميان مردم كوفه ، صاحب نظر بود ـ ، وارد شد. هانى بن عروه به مسلم گفت: من نزد ابن زياد ، موقعيتى دارم . خود را به بيمارى مى زنم و چون براى عيادت من آمد ، گردنش را بزن.
به ابن زياد گفته شد : هانى بن عروه بيمار شده و خون ، قى مى كند . هانى ، خاك قرمز مى خورْد و آن را قى مى كرد.
ابن زياد براى عيادت آمد. هانى به آنان گفته بود : هر گاه گفتم: به من آب بدهيد، بيرون بيا و گردنش را بزن.
هانى گفت: به من آب بدهيد .
آنان ، تأخير كردند .
هانى گفت: واى بر شما ! به من آب بدهيد ، گر چه جانم را از دست بدهم .
عبيد اللّه بن زياد ، بيرون رفت و مسلم ، كارى انجام نداد . او شجاع ترينِ مردم بود ؛ ولى در اين كار ، برايش ترديد حاصل شد.
به ابن زياد گفته شد: به خدا، مرد مسلّحى در اين خانه است.

۱۱۳۱.تاريخ اليعقوبى :عبيد اللّه بن زياد ، وارد كوفه شد ، در حالى كه مسلم در كوفه بود و در خانه هانى بن عروه سكونت داشت. هانى كه دوست ابن زياد بود ، به شدّت بيمار بود.
وقتى ابن زياد وارد كوفه شد ، خبر بيمارى هانى به وى داده شد . او براى عيادت هانى آمد . هانى به مسلم بن عقيل و يارانش ـ كه گروهى بودند ـ گفته بود: چون عبيد اللّه نزد من نشست و جاگير شد ، من مى گويم : به من آب بدهيد . [آن گاه] شما بيرون بياييد و او را بكشيد.
[هانى ،] آنان را داخل خانه كرد و خود در پيشخانِ خانه نشست . عبيد اللّه براى عيادت آمد و چون جاگير شد، هانى بن عروه گفت: به من آب بدهيد !
چون بيرون نيامدند، گفت: به من آب بدهيد ! چرا تأخير مى كنيد؟
پس از آن گفت: به من آب دهيد ، گر چه جانم را از دست بدهم !
ابن زياد ، متوجّه شد . برخاست و از نزد هانى ، بيرون رفت و شرطه ها را در پى مسلم فرستاد. مسلم و يارانش از خانه بيرون آمدند ، در حالى كه مسلم در وفادارىِ مردم كوفه و نيّت صادق آنان ، ترديد نداشت . مسلم با عبيد اللّه به نبرد پرداخت ؛ ولى مسلم را گرفتند و عبيد اللّه او را كشت و او را با پا در بازار مى كشيد . همچنين هانى بن عروه را كشت ؛ چون مسلم در خانه او منزل كرده بود و او را يارى داده بود .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
168

۱۱۳۰.الإمامة والسياسة :دَخَلَ [مُسلِمٌ] دارَ هانِئِ بنِ عُروَةَ المُرادِيِّ ، وكانَ لَهُ فيهِم رَأيٌ . فَقالَ لَهُ هانِئُ بنُ عُروَةَ : إنَّ لي مِنِ ابنِ زِيادٍ مَكانا ، سَوفَ أتَمارَضُ لَهُ ، فَإِذا جاءَ يَعودُني فَاضرِب عُنُقَهُ .
قالَ : فَقيلَ لِابنِ زِيادٍ : إنَّ هانِئَ بنَ عُروَةَ شاكٍ يَقيءُ الدَّمَ . قالَ : وشَرِبَ المَغرَةَ ۱ فَجَعَلَ يَقيؤُها .
قالَ : فَجاءَ ابنُ زِيادٍ يَعودُهُ ، وقالَ لَهُم هانِئٌ : إذا قُلتُ لَكُم «اِسقوني» فَاخرُج إلَيهِ فَاضرِب عُنُقَهُ ، فَقالَ : اِسقوني ، فَأَبطَؤوا عَلَيهِ ، فَقالَ : وَيحَكُم ! اِسقوني ولَو كانَ فيهِ ذَهابُ نَفسي .
قالَ : فَخَرَجَ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ ولَم يَصنَعِ الآخَرُ شَيئا ، وكانَ مِن أشجَعِ النّاسِ ، ولكِنَّهُ أخَذَتهُ كَبوَةٌ ۲ ، فَقيلَ لِابنِ زِيادٍ : وَاللّه ِ إنّ فِي البَيتِ رَجُلاً مُتَسَلِّحا . ۳

۱۱۳۱.تاريخ اليعقوبي :قَدِمَ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ الكوفَةَ ، وبِها مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ قَد نَزَلَ عَلى هانِئ بنِ عُروَةَ ، وهانِئٌ شَديدُ العِلَّةِ ، وكانَ صَديقا لاِبنِ زِيادٍ .
فَلَمّا قَدِمَ ابنُ زِيادٍ الكوفَةَ اُخبِرَ بِعِلَّةِ هانِئٍ ، فَأَتاهُ لِيَعودَهُ ، فَقالَ هانِئٌ لِمُسلِمِ بنِ عَقيلٍ وأصحابِهِ ـ وهُم جَماعَةٌ ـ : إذا جَلَسَ ابنُ زِيادٍ عِندي وتَمَكَّنَ ، فَإِنّي سَأَقولُ : «اِسقوني» ، فَاخرُجوا فَاقتُلوهُ .
فَأدخَلَهُمُ البَيتَ وجَلَسَ فِي الرِّواقِ ۴ ، وأتاهُ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ يَعودُهُ ، فَلَمّا تَمَكَّنَ ، قالَ هانِئُ بنُ عُروَةَ : اِسقوني ! فَلَم يَخرُجوا ، فَقالَ : اِسقوني ، ما يُؤَخِّرُكُم ؟ ثُمَّ قالَ : اِسقوني ، ولَو كانَت فيهِ نَفسي ، فَفَهِمَ ابنُ زِيادٍ ، فَقامَ فَخَرَجَ مِن عِندِهِ ، ووَجَّهَ بالشُّرَطِ يَطلبُونَ مُسلِما ، وخَرَجَ وأصحابُهُ وهُوَ لا يَشُكَّ في وَفاءِ القَومِ وصِحَّةِ نِيّاتِهِم ، فَقاتَلَ [مُسلِمٌ ]عُبَيدَ اللّه ِ ، فَأَخَذوهُ فَقَتَلَهُ عُبَيدُ اللّه ِ ، وجَرَّ بِرِجلِهِ فِي السّوقِ ، وقَتَلَ هانِئَ بنَ عُروَةَ لِنُزولِ مُسلِمٍ مَنزِلَهُ ، وإعانَتِهِ إيّاهُ . ۵

1. . المَغرة : المَدَر [أي الطين] الأحمر الذي تُصبَغ به الثياب (النهاية : ج ۴ ص ۳۴۵ «مغر») .

2. الكَبْوَةُ : الوَقفة ، أو الوقفة عند الشيء يكرهه الإنسان (النهاية : ج ۴ ص ۱۴۶ «كبا») .

3. الإمامة والسياسة : ج ۲ ص ۸ ، المحاسن والمساوئ : ص ۶۰عن أبي معشر ، المحن : ص ۱۴۴ ، العقد الفريد : ج ۳ ص ۳۶۴ ، جواهر المطالب : ج ۲ ص ۲۶۵ كلاهما عن أبي عبيد القاسم بن سلّام وكلاهما نحوه .

4. رِوَاقُ البيت : مُقَدَّمهُ (لسان العرب : ج ۱۰ ص ۱۳۳ «روق») .

5. تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۲۴۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4640
صفحه از 454
پرینت  ارسال به