165
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۱۲۶.إعلام الورى :شريك بن اَعوَر نيز مانند مسلم ، در خانه هانى بن عروه فرود آمد و در آن جا بيمار شد. خبر دادند كه عبيد اللّه بن زياد براى عيادت مى آيد. شريك به مسلم بن عقيل گفت: داخل اين خانه شو و چون اين ملعون وارد شد و جا گرفت ، بيرون بيا و با يك شمشير خلاصش كن . در اين صورت غرض ، حاصل مى شود و شهر در اختيار تو ، قرار مى گيرد. و اگر خداوند ، مرا شفا داد ، من شهر بصره را براى تو تضمين مى كنم.
چون ابن زياد وارد شد و فرصت براى مسلم مهيّا گشت ، تصميمش عوض شد و آن كار را انجام نداد و پس از رفتن عبيد اللّه ، براى شريك ، چنين عذر آورد كه اين كار ، نيرنگ بود و پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده كه: ايمان ، غافلگيرانه كُشتن (ترور) را به بند كشيده است .
شَريك گفت: به خدا سوگند ، اگر او را كشته بودى ، يك حيله گر فاجر و كافر را كشته بودى.
شريك ـ كه خدا رحمتش كند ـ بر اثر همان بيمارى ، از دنيا رفت.

۱۱۲۷.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) :شريك بن اَعوَر حارثى ، به همراه عبيد اللّه از بصره وارد كوفه شد. او از شيعيان على عليه السلام بود. شريك نيز مانند مسلم ، به خانه هانى بن عروه فرود آمد. شريك در آن جا بيمار شد. عبيد اللّه براى عيادت شريك ، به خانه هانى آمد و نمى دانست كه مسلم بن عقيل در آن جاست. آنان سى مرد را آماده كرده بودند كه وقتى عبيد اللّه داخل شد ، او را بكشند. عبيد اللّه نزد شريك آمد و از احوال او مى پرسيد و شريك اين شعر را مى خواند:
چرا سلمى را در انتظار مى گذاريد كه او را تحيّت بگوييد؟
مرا سيراب كنيد ، اگر چه جانم از دست برود.
عبيد اللّه گفت: چه مى گويد؟
گفتند: هذيان مى گويد .
مردان آماده حمله ، به جنب و جوش افتادند. عبيد اللّه از اين وضعيت ، تعجّب كرد و از جا جَست و بيرون رفت . سپس غلام هانى بن عروه را كه جزو شُرطه ها بود ، فرا خواند. جريان را از او پرسيد . او هم داستان را به وى گزارش داد. عبيد اللّه گفت: عجب! آن گاه رفت و داخل قصر شد.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
164

۱۱۲۶.إعلام الورى :نَزَلَ شَريكُ بنُ الأَعوَرِ دارَ هانِئِ بنِ عُروَةَ أيضا ومَرِضَ ، فَاُخبِرَ بِأَنَّ عُبَيدَ اللّه ِ بنَ زِيادٍ يَأتيهِ يَعودُهُ ، فَقالَ لِمُسلِمِ بنِ عَقيلٍ : اُدخُل هذَا البَيتَ ، فَإِذا دَخَلَ هذَا اللَّعينُ ، وتَمَكَّنَ جالِسا ، فَاخرُج إلَيهِ وَاضرِبهُ ضَربَةً بِالسَّيفِ تَأتي عَلَيهِ ، وقَد حَصَلَ المُرادُ وَاستَقامَ لَكَ البَلَدُ ، ولَو مَنَّ اللّه ُ عَلَيَّ بِالصِّحَّةِ ، ضَمِنتُ لَكَ استِقامَةَ أمرِ البَصرَةِ .
فَلَمّا دَخَلَ ابنُ زِيادٍ ، وأمكَنَهُ ما وافَقَهُ عَلَيهِ ، بَدا لَهُ في ذلِكَ ولَم يَفعَل ، وَاعتَذَرَ إلى شَريكٍ بَعدَ فَواتِ الأَمرِ بِأَنَّ ذلِكَ كانَ يَكونُ فَتكا ، وقَد قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : «إنَّ الإيمانَ قَيَّدَ الفَتكَ» .
فَقالَ : أمَا وَاللّه ِ لَو قَد قَتَلتَهُ ، لَقَتَلتَ غادِرا فاجِرا كافِرا . ثُمَّ ماتَ شَريكٌ مِن تِلكَ العِلَّةِ ، رَحِمَهُ اللّه ُ . ۱

۱۱۲۷.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) :كانَ قَدِمَ مَعَ عُبَيدِ اللّه ِ مِنَ البَصرَةِ شَريكُ بنُ الأَعوَرِ الحارِثيُّ ، وكانَ شيعَةً لِعَلِيٍّ عليه السلام ، فَنَزَلَ أيضا عَلى هانِئِ بنِ عُروَةَ ، فَاشتَكى شَريكٌ ، فَكانَ عُبَيدُ اللّه ِ يَعودُهُ في مَنزِلِ هانِئٍ ، ومُسلِمُ بنُ عَقيلٍ هُناكَ لا يَعلَمُ بِهِ ، فَهَيَّؤوا لِعُبَيدِ اللّه ِ ثَلاثينَ رَجُلاً ، يَقتُلونَهُ إذا دَخَلَ عَلَيهِم .
وأقبَلَ عُبَيدُ اللّه ِ فَدَخَلَ عَلى شَريكٍ يَسأَلُ بِهِ . فَجَعَلَ شَريكٌ يَقولُ : «ما تَنظُرونَ بِسَلمى أن تُحَيّوها» . اِسقوني ولَو كانَت فيها نَفسي .
فَقالَ عُبَيدُ اللّه ِ : ما يَقولُ ؟ قالوا : يَهجُرُ ، وتَحَشحَشَ ۲ القَومُ فِي البَيتِ ، فَأَنكَرَ عُبَيدُ اللّه ِ ما رَأى مِنهُم ، فَوَثَبَ فَخَرَجَ ، ودَعا مَولىً لِهانِئِ بنِ عُروَةَ ـ كانَ فِي الشُّرطَةِ ۳ ـ فَسَأَلَهُ ، فَأَخبَرَهُ الخَبَرَ .
فَقالَ : أو لا ۴ . ثُمَّ مَضى حَتّى دَخَلَ القَصرَ . ۵

1. إعلام الورى : ج ۱ ص ۴۳۸ .

2. التَحَشْحُشُ : التحرّك للنهوض (النهاية : ج ۱ ص ۳۸۸ «حشحش») .

3. . الشُّرطَةُ : طائفةٌ من أعوان الوُلاة ، معروفة (النهاية: ج ۲ ص ۳۶۸ «شرط») .

4. كذا في المصدر .

5. الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۶۰ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4717
صفحه از 454
پرینت  ارسال به