145
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۱۱۰.الفتوح :مسلم بن عقيل ، چون خبر آمدن عبيد اللّه بن زياد و سخن او را شنيد ، گويا بر جان خود ترسيد. نيمه هاى شب از خانه اى كه در آن سكونت داشت ، بيرون آمد و به خانه هانى بن عروه مَذحِجى ـ كه خداوند ، او را رحمت كند ـ آمد و بر هانى وارد شد. هانى وقتى او را ديد ، برايش بلند شد و گفت: جانم فدايت ! پشت سرت چه خبر است؟
مسلم گفت: آنچه تو خود مى دانى. عبيد اللّه بن زيادِ فاسق پسر فاسق ، وارد كوفه شد و از او بر جان خود ترسيدم. نزد تو آمده ام تا مرا پناه دهى و ميزبانم باشى تا ببينم چه اتّفاقى مى افتد.
هانى به وى گفت: جانم فدايت ! مرا به كارى بيش از طاقتم ، تكليف كردى . اگر نه اين بود كه به خانه ام وارد شده اى، دوست داشتم باز گردى ؛ ولى اين كار را براى خود ، ننگ مى دانم كه كسى را كه بر من پناه آورده، باز گردانم. وارد شو ، به بركت خدا !
مسلم بن عقيل به خانه هانىِ مَذحِجى ، داخل شد. عبيد اللّه بن زياد ، يكسر در باره مسلم مى پرسيد ؛ ولى كسى او را به محلّ مسلم ، راه نمايى نمى كرد.
شيعيان در خانه هانى با مسلم ـ كه خداوند ، او را رحمت كند ـ رفت و آمد داشتند و پنهانى با حسين عليه السلام بيعت مى كردند و مسلم بن عقيل ، نام آنان را مى نوشت و از آنان عهد و پيمان مى گرفت كه [بعد از اين] به سمت عبيد اللّه نروند و بهانه نياورند ، تا اين كه حدود بيست و چند هزار نفر با مسلم بن عقيل بيعت كردند .
مسلم بن عقيل مى خواست بر عبيد اللّه بن زياد بشورد و حمله كند ؛ ولى هانى ، او را از اين كار، باز مى داشت و مى گفت: شتاب مكن ! در عجله خيرى نيست .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
144

۱۱۱۰.الفتوح :سَمِعَ بِذلِكَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ ، وبِقُدومِ عُبَيدِ اللّه ِ بنِ زِيادٍ وكَلامِهِ ، فَكَأَنَّهُ اتَّقى عَلى نَفسِهِ ، فَخَرَجَ مِنَ الدّارِ الَّتي هُوَ فيها في جَوفِ اللَّيلِ ، حَتّى أتى دارَ هانِئِ بنِ عُروَةَ المَذحِجِيِّ ـ رَحِمَهُ اللّه ُ ـ فَدَخَلَ عَلَيهِ .
فَلَمّا رَآهُ هانِئٌ قامَ إلَيهِ ، وقالَ : ما وَراءَكَ ؟ جُعِلتُ فِداكَ ! فَقالَ مُسلِمٌ : وَرائي ما عَلِمتَ ، هذا عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ الفاسِقُ ابنُ الفاسِقِ قَد قَدِمَ الكوفَةَ ، فَاتَّقَيتُهُ عَلى نَفسي ، وقَد أقبَلتُ إلَيكَ لِتُجيرَني وتُؤوِيَني ، حَتّى أنظُرَ إلى ما يَكونُ .
فَقالَ لَهُ هانِئُ بنُ عُروَةَ : جُعِلتُ فِداكَ ! وَاللّه ِ لَقَد كَلَّفتَني شَطَطا ، ولَولا دُخولُكَ داري لَأَحبَبتُ أن تَنصَرِفَ ، غَيرَ أنّي أرى ذلِكَ عارا عَلَيَّ ، أن يَكونَ رَجُلٌ أتاني مُستَجيرا ، فَانزِل عَلى بَرَكَةِ اللّه ِ .
قالَ : فَنَزَلَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ في دارِ هانِئٍ المَذحِجِيِّ ، وجَعَلَ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ يَسأَلُ عَنهُ ، فَلَم يَجِد مَن يُرشِدُهُ عَلَيهِ .
وجَعَلَتِ الشّيعَةُ تَختَلِفُ إلى مُسلِمٍ ـ رَحِمَهُ اللّه ُ ـ في دارِ هانِئٍ ، ويُبايِعونَ لِلحُسَينِ عليه السلام سِرّا ، ومُسلِمُ بنُ عَقيلٍ يَكتُبُ أسماءَهُم ، ويَأخُذُ عَلَيهِمُ العُهودَ وَالمَواثيقَ لا يَركَنونَ ولا يُعَذِّرونَ ، حَتّى بايَعَ مُسلِمَ بنَ عَقيلٍ نَيِّفٌ وعِشرونَ ألفا .
قالَ : وهَمَّ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ أن يَثِبَ إلى عُبَيدِ اللّه ِ بنِ زِيادٍ ، فَيَمنَعُهُ هانِئٌ مِن ذلِكَ ويَقولُ : لا تَعجَل ! فَإِنَّ العَجَلَةَ لا خَيرَ فيها . ۱

1. الفتوح : ج ۵ ص ۴۰ ، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۱ ص ۲۰۰ نحوه .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4443
صفحه از 454
پرینت  ارسال به