135
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۰۹۷.مثير الأحزان :چون صبح شد ، ابن زياد براى سخنرانى به پا خاست ، در حالى كه مردم را سرزنش مى كرد و رؤساى قبايل را توبيخ مى نمود و اهل تفرقه و سركشى را [از كيفر] مى ترساند. آنان را به نيكى در صورت پيروى ، و بدى و بيرون شدن از حوزه حكومت، در صورت نافرمانى ، وعده داد.
آن گاه گفت: اى كوفيان! به راستى كه امير مؤمنان ، يزيد ، مرا والى شهر شما قرار داده و به عنوان كارگزار حكومت بر اين شهر ، انتخاب كرده است . او به من دستور داده ثروت هاى عمومى را ميان شما تقسيم كنم ، انصاف [و عدالت] را براى ستم ديده در برابر ظالم رعايت نمايم، حقوق ناتوانان را از قدرتمندان بگيرم، به حرف شنو و مطيع ، نيكى كنم و بر تفرقه افكن ، سخت بگيرم . سخنم را به اين مرد هاشمى برسانيد تا از خشم من پروا كند.
آن گاه از منبر ، پايين آمد. منظور او از هاشمى ، مسلم بن عقيل بود

۴ / ۱۰

سياست ابن زياد براى تسلّط بر كوفه

۱۰۹۸.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو ودّاك ـ: ابن زياد بر سران قبيله ها و مردم ، بسيار سخت گرفت و گفت: نام افراد غريبه و كسانى كه امير مؤمنان به دنبال آنان است و پيروان خوارج و افراد تفرقه افكن را كه عقيده به مخالفت و جدايى دارند ، برايم بنويسيد . هر كس نام اين افراد را بنويسد ، چيزى بر عهده اش نيست ؛ ولى اگر ننويسد ، بايد تضمين كند كه در محدوده قبيله او ، كسى با ما مخالفت نمى ورزد و بر ضدّ حكومت ، سركشى نخواهد داشت و اگر چنين نكند ، حكومت، نسبت به او تعهّدى نخواهد داشت و مال و خونش براى ما حلال است. هر سردسته قبيله كه در محدوده او ، يكى از كسانى يافت شود كه مورد پيگرد امير مؤمنان است و او را به ما معرّفى نكرده باشد ، بر درِ خانه اش به چارميخْ كشيده مى شود و حقّ نقابت وى، مُلغا مى گردد و به جنگلى در عُمان، تبعيد مى شود .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
134

۱۰۹۷.مثير الأحزان :لَمّا أصبَحَ [ابنُ زِيادٍ] قامَ خاطِبا ، وعَلَيهِم عاتِبا ، ولِرُؤَسائِهِم مُؤَنِّبا ۱ ولِأَهلِ الشِّقاقِ مُعاتِبا ، ووَعَدَهُم بِالإِحسانِ عَلى لُزومِ طاعَتِهِ ، وبِالإِساءَةِ عَلى مَعصِيَتِهِ وَالخُروجِ عَن حَوزَتِهِ. ۲
ثُمَّ قالَ : يا أهلَ الكوفَةِ ! إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ يَزيدُ وَلّاني بَلَدَكُم ، وَاستَعمَلَني عَلى مِصرِكُم ، وأمَرَني بِقِسمَةِ فَيئِكُم بَينَكُم ، وإنصافِ مَظلومِكُم مِن ظالِمِكُم ، وأخذِ الحَقِّ لِضَعيفِكُم مِن قَوِيِّكُم ، وَالإِحسانِ إلَى السّامِعِ المُطيعِ ، وَالتَّشديدِ عَلَى المُريبِ ، فَأَبلِغوا هذَا الرَّجُلَ الهاشِمِيَّ مَقالَتي ، لِيَتَّقِيَ غَضَبي . ونَزَلَ .
يَعني بِالهاشِمِيِّ : مُسلِمَ بنَ عَقيلٍ ۳ .

۴ / ۱۰

سِياسَةُ ابنِ زِيادٍ لِلسَّيطَرَةِ عَلَى الكوفَةِ

۱۰۹۸.تاريخ الطبري عن أبي ودّاك :أَخَذَ [ابنُ زِيادٍ] العُرَفاءَ وَالنّاسَ أخذا شَديدا ، فَقالَ :
اُكتُبوا إلَيَّ الغُرَباءَ ، ومَن فيكُم مِن طِلبَةِ أميرِ المُؤمِنينَ ، ومَن فيكُم مِنَ الحَرورِيَّةِ وأهلِ الرَّيبِ ، الَّذينَ رَأيُهُمُ الخِلافُ وَالشِّقاقُ ، فَمَن كَتَبَهُم لَنا فَبَريءٌ ، ومَن لَم يَكتُب لَنا أحَدا فَيَضمَنُ لَنا ما في عَرافَتِهِ ألّا يُخالِفَنا مِنهُم مُخالِفٌ ، ولا يَبغي عَلَينا مِنهُم باغٍ ، فَمَن لَم يَفعَل بَرِئَت مِنهُ الذِّمَّةُ ، وحَلالٌ لَنا مالُهُ وسَفكُ دَمِهِ .
وأيُّما عَريفٍ ۴ وُجِدَ في عَرافَتِهِ مِن بُغيَةِ أميرِ المُؤمِنينَ أحَدٌ لَم يَرفَعهُ إلَينا ، صُلِبَ عَلى بابِ دارِهِ ، واُلقِيَت تِلكَ العَرافَةُ مِنَ العَطاءِ ، وسُيِّرَ إلى مَوضِعٍ بِعُمانَ الزّارَةِ ۵ .

1. أنَّبَهُ : عنّفه ولامه (الصحاح : ج ۱ ص ۸۹ «أنب») .

2. الحَوزة : الناحية ، وحوزة الإسلام : حدوده ونواحيه (مجمع البحرين : ج ۱ ص ۴۷۲ «حوز») .

3. مثير الأحزان : ص ۳۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۳۴۰ .

4. العَريفُ : هو القَيِّم باُمور القبيلة أو الجماعة من الناس يَلي اُموركم ، ويتعرّف الأمير منه أحوالهم (النهاية : ج ۳ ص ۲۱۸ «عرف») .

5. تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۳۵۹ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۵۳۶ ؛ الإرشاد : ج ۲ ص ۴۴ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۳۴۱ وراجع : البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۵۴ وإعلام الورى : ج ۱ ص ۴۳۸ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4351
صفحه از 454
پرینت  ارسال به