۱۰۹۳.الفصول المهمّة :عبيد اللّه به سمت قصر حكومتى حركت كرد و مى خواست وارد قصر شود كه ديد نعمان بن بشير ، در را بسته و خود و همراهانش در آن، پناه گرفته اند. نعمان و همراهانش گمان مى كردند كه او، حسين عليه السلام است. عبيد اللّه بن زياد بر آنان فرياد زد: در را بگشاييد، خدا خيرتان ندهد و مانند شماها را زياد نكند!
آنان صداى عبيد اللّه ـ كه خدا ، او را لعنت كند ـ را شناختند و گفتند: پسر مَرجانه ! آن گاه فرود آمدند و درب را گشودند. عبيد اللّه ، داخل قصر شد و شب را در آن جا ماند .