111
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۴ / ۷

جانشينى برادر عبيد اللّه ، از طرف وى، بر حكومت بصره

۱۰۷۹.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو عثمان نَهْدى ـ: عبيد اللّه در بصره بر منبر رفت و پس از به جاى آوردن سپاس خداوند و ستايش او ، گفت: امّا بعد ، به خدا سوگند ، سختى با من قَرين نمى شود و رخدادهاى پوشالى ، مرا نمى ترسانند. به راستى كه من كيفر دهنده كسى هستم كه با من دشمنى ورزد و سمّ كشنده براى كسى هستم كه با من بجنگد و تيراندازى نيك در برابر كسى هستم كه با من به تيراندازى بپردازد.
اى مردم بصره! امير مؤمنان ، مرا بر حكومت كوفه گمارده است . من فردا بدان جا عازم هستم و برادرم عثمان بن زياد بن ابى سفيان را جانشين خود [در بصره ]كرده ام . بترسيد از مخالفت با او و شايعه پراكنى و هياهو كردن! سوگند به خداى يگانه، اگر به من خبر رسد كه كسى با وى مخالفت كرده، او را، و وردستش را و دوستانش را خواهم كشت و با كمترين ارتباطى، كيفر خواهم كرد تا به من گوش سپاريد و مخالف و اختلاف افكنى در ميانتان نباشد. من پسر زيادم، شبيه ترين كسان به اويم و شباهتم به دايى و پسر عمو، مرا [از شباهت به پدرم] باز نداشته است.
آن گاه از بصره بيرون رفت و برادرش عثمان بن زياد را جانشين خود كرد.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
110

۴ / ۷

اِستِخلافُ ابنِ زِيادٍ أخاهُ عَلَى البَصرَةِ

۱۰۷۹.تاريخ الطبري عن أبي عثمان النّهدي :صَعِدَ عُبَيدُ اللّه ِ مِنبَرَ البَصرَةِ ، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : أمّا بَعدُ ، فَوَاللّه ِ ما تُقرَنُ بِيَ الصَّعبَةُ ، ولا يُقَعقَعُ لي بِالشِّنانِ ، وإنّي لَنَكَلٌ ۱ لِمَن عاداني ، وسَمٌّ لِمَن حارَبَني ، أنصَفَ القارَةَ مَن راماها.
يا أهلَ البَصرَةِ ! إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ وَلّانِيَ الكوفَةَ ، وأنَا غادٍ إلَيها الغَداةَ ، وقَدِ استَخلَفتُ عَلَيكُم عُثمانَ بنَ زِيادِ بنِ أبي سُفيانَ ، وإيّاكُم وَالخِلافَ وَالإِرجافَ ، فَوَالَّذي لا إلهَ غَيرُهُ ، لَئِن بَلَغَني عَن رَجُلٍ مِنكُم خِلافٌ لَأَقتُلَنَّهُ وعريفَهُ ووَلِيَّهُ ، ولَاخُذَنَّ الأَدنى بِالأَقصى حَتّى تَستَمِعوا لي ، ولا يَكونَ فيكُم مُخالِفٌ ولا مُشاقٌّ ، أنَا ابنُ زِيادٍ ، أشبَهتُهُ مِن بَينِ مَن وَطِئَ الحَصى ، ولَم يَنتَزِعني شِبهُ خالٍ ولَا ابنِ عَمٍّ . ثُمَّ خَرَجَ مِنَ البَصرَةِ ، وَاستَخلَفَ أخاهُ عُثمانَ بنَ زِيادٍ. ۲

1. رجلٌ نِكلٌ ونكَلٌ : إذا نُكِّلَ به أعداؤُه ؛ أي دُفِعوا واُذِلّوا (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۶۷۷ «نكل») .

2. تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۳۵۸ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۵۳۶ ، الفتوح : ج ۵ ص ۳۷ ، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۱ ص ۱۹۹ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۵۸ والثلاثة الأخيرة نحوه ، مروج الذهب : ج ۳ ص ۶۶ وفيه «فخرج من البصرة مسرعا» فقط .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4398
صفحه از 454
پرینت  ارسال به