۱۳۶۹.دلائل الإمامةـ به نقل از عبد اللّه بن عبّاس ـ: حسين بن على عليه السلام را هنگامى كه به سوى عراق مى رفت، ديدم. گفتم: اى پسر پيامبر خدا ! نرو.
به من فرمود : «اى ابن عبّاس ! مگر نمى دانى كه مرگ من ، در آن جاست؟ و كشتارگاه ياران من ، آن جاست؟» .
به او گفتم: اين را از كجا مى گويى ؟
فرمود : «از رازى كه برايم گفته شده است و آگاهى اى كه به من داده اند».
۱۳۷۰.كشف الريبةـ به نقل از عبد اللّه بن سليمان نوفلى، از امام صادق عليه السلام ، از پدرش امام باقر عليه السلام ـ: چون حسين عليه السلام آماده رفتن به كوفه شد، ابن عبّاس ، نزد او آمد و او را به خدا و خويشاوندى ، سوگند داد كه او ، آن كشته طَف نباشد . پس حسين عليه السلام فرمود : «من از قتلگاه خويش آگاهم و خواسته ام از دنيا، جز جدايى از آن نيست» .
۱۳۷۱.الملهوف :عبد اللّه بن عبّاس و عبد اللّه بن زبير ، هنگام رفتن امام عليه السلام از مكّه، نزد ايشان آمدند و به او پيشنهاد خويشتندارى [و ماندن] كردند. امام عليه السلام به آن دو فرمود: «پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من دستورى داده است و من ، آن را انجام مى دهم» .
ابن عبّاس ، در حالى كه مى گفت: «واى از مصيبت حسين !» ، بيرون رفت.