۱۵۵۳.الأخبار الطّوال :نامه ابن زياد به عمر بن سعد رسيد كه : «حسين و يارانش را از آب ، باز دار تا يك جرعه هم از آن ننوشند، همان گونه كه با پرهيزگار، عثمان بن عفّان ، كردند».
هنگامى كه اين نامه به عمر بن سعد رسيد، به عمرو بن حَجّاج ، فرمان داد تا با پانصد سوار برود و بر شريعه فرات ، فرود آيد و ميان حسين عليه السلام و يارانش و آب ، مانع شود . اين ، سه روز پيش از شهادت حسين عليه السلام بود و ياران حسين عليه السلام ، سه روز را با تشنگى ، سر كردند .
۱۵۵۴.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى :سوارانى كه ابن سعد ، آنها را براى جلوگيرى از عزيمت گروه بنى اسد [ به نزد حسين عليه السلام ]فرستاده بود ، باز گشتند و بر كناره فرات ، فرود آمده ، ميان آب فرات و حسين و يارانش ، حائل شدند . تشنگى ، به حسين عليه السلام و ياران همراهش ، فشار آورد . حسين عليه السلام ، تيشه اى را بر گرفت و به پشت خيمه زنان آمد و نوزده گام به سوى قبله برداشت و آن جا را حفر كرد . چشمه آب شيرينى از آن جا بيرون زد . حسين عليه السلام و همراهانش ، همگى از آن نوشيدند و مَشك هايشان را پُر كردند . سپس ، چشمه [ در دلِ خاك ] فرو رفت و هيچ اثرى از آن ، ديده نشد .
[ خبر ] اين اتّفاق به عبيد اللّه رسيد . به عمر بن سعد نوشت : «به من خبر رسيده كه حسين ، چاه حفر مى كند و به آب مى رسد و او و يارانش ، آب مى نوشند . بنگر كه چون نامه ام به تو رسيد ، تا آن جا كه مى توانى ، از حفر چاه به وسيله آنان ، جلوگيرى كن و بر آنان ، سخت بگير و مگذار كه قطره اى آب بنوشند ، و با آنان ، همان گونه رفتار كن كه با عثمانِ پاك كردند . والسّلام !» .
ابن سعد نيز تا آن جا كه مى شد ، بر آنان ، سخت گرفت .