ر . ك : ص ۴۲۱ (بازداشتن امام عليه السلام و يارانش از آب ، در روز هفتم محرّم) .
۱ / ۵
تلاش هاى ابن زياد براى حركت دادن لشكر به سوى كربلا
۱۵۳۰.الفتوح :عبيد اللّه بن زياد ، مردم را در مسجد كوفه ، گِرد آورد و [ از كاخش ] بيرون آمد و بر بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى ، گفت : اى مردم! شما ، خاندان سفيان را تجربه كرديد و آنها را آن گونه يافتيد كه دوست داشتيد ؛ و اين ، يزيد است كه او را به سيرتِ نيكو و روش پسنديده و نيكى به مردم و مراقبت از مرزها و بخشش به جا مى شناسيد، گو اين كه پدرش نيز اين گونه بود. امير مؤمنان، يزيد، بر گراميداشتِ شما ، افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دينار و دويست هزار درهم را در ميانتان تقسيم كنم و شما را به سوى جنگ با دشمنش، حسين بن على ، بيرون ببرم . پس به [ سخنان او ] گوش دهيد و فرمان ببريد . والسّلام !
سپس ، از منبر ، فرود آمد و عطاى آنان را ميان بزرگانشان ، تقسيم كرد و آنان را به حركت و همراهى و يارى دادن به عمر بن سعد در جنگ با حسين عليه السلام ، فرا خواند.
نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد ، حركت كرد ، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ بود كه با چهار هزار تن ، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد ، به نُه هزار تن رسيد. پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، مُصاب مارى (ِ مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن ، به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد .
آن گاه ابن زياد ، مردى را به سوى شَبَث بن رِبعى رياحى فرستاد و از او خواست كه به سوى عمر بن سعد برود. او بيمارى را بهانه كرد . ابن زياد به او گفت: آيا خود را به بيمارى مى زنى ؟ اگر تو گوش به فرمان ما هستى، به سوى جنگ با دشمن ما برو .
او نيز پس از آن كه ابن زياد ، او را بزرگ داشت و عطايا و هدايايى به وى بخشيد ، با هزار سوار ، به عمر بن سعد پيوست. پس از آن ، حجّار بن اَبجَر نيز با هزار سوار ، از پىِ او آمد و سپاه عمر بن سعد ، به ۲۲ هزار پياده و سواره رسيد.
آن گاه ابن زياد ، به عمر بن سعد نوشت: «با فراوانىِ سواره و پياده ، بهانه اى در جنگ با حسين ، برايت نگذاشته ام . دقّت كن كه هيچ كارى را آغاز مكنى ، جز آن كه صبح و شب ، با هر پيك بامدادى و شامگاهى ، با من مشورت كنى . والسّلام !» .
عبيد اللّه بن زياد ، همواره كسى را به سوى عمر بن سعد ، روانه مى كرد و از او مى خواست تا در نبرد با حسين عليه السلام ، شتاب كند . دسته هاى سپاه عمر بن سعد ، شش روز از محرّم گذشته ، به هم پيوستند .