۶ / ۱۸
عمرو بن لوذان ۱
۱۳۴۵.الإرشادـ به نقل از عبد اللّه بن سليمان اسدى و مُنذِر بن مُشمَعِل اسدى ـ: چون سحرگاه شد، حسين عليه السلام دستور داد كه يارانش بسيار آب بر دارند . آن گاه رفت تا به منزل عَقَبه ۲ رسيد و در آن ، فرود آمد. پيرمردى از بنى عِكرِمه به نام عمرو بن لوذان به ديدارش آمد . از او پرسيد : كجا مى روى؟
حسين عليه السلام به او فرمود: «كوفه» .
پيرمرد گفت: تو را به خدا، باز گرد. به خدا سوگند ، جز به سوى نيزه ها و تيزىِ شمشيرها نمى روى و اينان كه به سوى تو نامه فرستاده اند ، اگر تضمين مى كردند كه عهده دار جنگ به همراه تو شوند و زمينه ها را هموار مى كردند و آن گاه به سوى آنان مى رفتى، درست بود ؛ ولى با اين شرايطى كه مى گويى ، صلاح نمى بينم كه به كوفه بروى.
حسين عليه السلام به او فرمود : «اى عبد اللّه ! رأى صحيح ، بر من ، پوشيده نيست ؛ ولى دستور خداى متعال ، مغلوب نمى شود» .
سپس فرمود: «به خدا، تا وقتى جگرم را از درون [سينه] من بيرون نياورند ، رهايم نمى كنند و چون چنين كردند ، خدا، كسى را بر آنان چيره خواهد كرد كه خوارشان مى سازد تا خوارترين گروه مردمان باشند» .
1.در عبارت الإرشاد ، «عمرو بن لوذان» آمده است ؛ ولى طبرى و ابن كثير ، فقط «لوذان» را ثبت كرده اند و ابن اثير در الكامل ، تعبير «مردى از عرب» را قيد كرده است . به هر حال ، در منابع حديثى و رجالى ، مردى بدين نام ، ذكر نشده است.
2.عَقَبه ، يكى از منزل هاى راه مكّه است و آن جا، آبگاهى براى قبيله بنى عكرمه است (ر.ك: نقشه شماره ۳ در پايان همين جلد).