253
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پنجم

۱۴۹۱.الفتوح :حسين عليه السلام صبحگاهان به منزل عُذَيب الهِجانات وارد شد ... ۱ . زُهَير به ايشان گفت: ما را به كربلا برسان ، كه بر ساحل رود فرات است و در آن جا اقامت مى گزينيم . اگر با ما جنگيدند ، با آنان مى جنگيم و از خدا مدد مى جوييم.
در اين هنگام ، ديدگان حسين عليه السلام پُر از اشك شد و فرمود : «بار خدايا! بار خدايا ! به تو پناه مى بَرَم از كرب و بلا» .
حسين عليه السلام در همان جا فرود آمد و حُرّ بن يزيد نيز با هزار جنگجو در مقابل آنان فرود آمد . حسين عليه السلام كاغذ و قلمى خواست و براى برخى از بزرگان كوفه كه گمان مى كرد همفكر او هستند ، نامه اى اين چنين نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان . از حسين بن على ، به سليمان بن صُرَد، مُسَيَّب بن نُجْبه، رَفاعة بن شَدّاد، عبد اللّه بن وال و گروهى از مؤمنان . امّا بعد ، مى دانيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در زمان حياتش فرمود : هر كه حاكم ستمگرى را ببيند كه محرّمات خدا را حلال مى شمارد و پيمان خدا را مى شكند و بر خلاف سنّت پيامبر ، رفتار مى كند و ميان بندگان خدا با گناه و ستم ، عمل مى كند ، ولى با گفتار و كردار ، بر او نشورد ، بر خداوند ، فرض است كه [ در قيامت ] او را به جايگاه همان ستمگر ببرد .
مى دانيد كه اينان ، به اطاعت شيطان در آمده اند و اطاعت خداى رحمان را رها كرده اند . تباهى آورده اند و حدود را معطّل نهاده اند و ثروت ها را به خويش اختصاص داده اند . حرام خدا را حلال دانسته و حلال خدا را حرام شمرده اند ، و من ، شايسته ترينِ كسان به حكومتم ، به خاطر خويشاوندى ام با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله .
نامه هاى شما به من رسيد و فرستادگانتان با بيعت شما ، نزد من آمدند كه : مرا تسليم نمى كنيد . اينك اگر به بيعت خويش عمل كنيد ، حقّ خويش را به دست آورده ، بهره مند مى شويد و رشد مى يابيد. جانم با جان هاى شماست و خويشان و فرزندانم با خويشان و فرزندان شمايند و من ، مُقتداى شمايم.
و اگر به عهد خود ، رفتار نكنيد و پيمان خويش بشكنيد و بيعت مرا از گردن خويش برداريد، به جان خودم سوگند كه اين از شما تازه نيست ، كه با پدرم ، برادرم و عموزاده ام نيز چنين كرديد . فريب خورده ، كسى است كه فريب شما را بخورد . اقبال خويش را گم كرده ايد و نصيب خويش را به تباهى داده ايد . هر كه پيمان بشكند ، به ضرر خويش مى شكند . زود است كه خدا ، مرا از شما بى نياز گرداند . والسلام !» .
آن گاه نامه را پيچيد و مُهر كرد و آن را به قيس بن مُسهِر صَيداوى سپرد و دستور داد به كوفه برود.

1.در اين منبع (الفتوح) و در اين قسمت از متن ، آنچه طبرى به عنوان سخنرانى امام عليه السلام در بيضه آورده ، به عنوان نامه اى به بزرگان كوفه ، ثبت شده است .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پنجم
252

۱۴۹۱.الفتوح :أصبَحَ الحُسَينُ عليه السلام مِن وَراءِ عُذَيبِ الهِجاناتِ ۱ ... فَقالَ لَهُ زُهَيرٌ : فَسِر بِنا حَتّى نَصيرَ بِكَربَلاءَ ؛ فَإِنَّها عَلى شاطِئِ الفُراتِ فَنَكونَ هُنالِكَ ، فَإِن قاتَلونا قاتَلناهُم وَاستَعَنّا بِاللّهِ عَلَيهِم .
قالَ : فَدَمِعَت عَينا الحُسَينِ عليه السلام ، ثُمَ قالَ : اللّهُمَّ ، ثُمَّ اللّهُمَّ ، إنّي أعوذُ بِكَ مِنَ الكَربِ وَالبَلاءِ .
قالَ : ونَزَلَ الحُسَينُ عليه السلام في مَوضِعِهِ ذلِكَ ، ونَزَلَ الحُرُّ بنُ يَزيدَ حِذاءَهُ في ألفِ فارِسٍ ، ودَعَا الحُسَينُ عليه السلام بِدَواةٍ وبَياضٍ ، وكَتَبَ إلى أشرافِ الكوفَةِ مِمَّن كانَ يَظُنَّ أنَّهُ عَلى رَأيِهِ :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ إلى سُلَيمانَ بنِ صُرَدٍ ، وَالمُسَيَّبِ بنِ نُجبَةَ ، ورَفاعَةَ بنِ شَدّادٍ ، وعَبدِ اللّهِ بنِ والٍ ، وجَماعَةِ المُؤمِنينَ .
أمّا بَعدُ ، فَقَد عَلِمتُم أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قَد قالَ في حَياتِهِ : «مَن رَأى سُلطانا جائِرا ، مُستَحِلّاً لِحَرامٍ ، أو تارِكا لِعَهدِ اللّهِ ومُخالِفا لِسُنَّةِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَعَمِلَ في عِبادِ اللّهِ بِالإِثمِ وَالعُدوانِ ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ ولا فِعلٍ ، كانَ حَقّا عَلَى اللّهِ أن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ» .
وقَد عَلِمتُم أنَّ هؤُلاءِ لَزِموا طاعَةَ الشَّيطانِ ، وتَوَلَّوا عَن طاعَةِ الرَّحمنِ ، وأظهَرُوا الفَسادَ ، وعَطَّلُوا الحُدودَ ، وَاستَأثَروا بِالفَيءِ ، وأحَلّوا حَرامَ اللّهِ ، وحَرَّموا حَلالَهُ ، وأنَا أحَقُّ مِن غَيري بِهذَا الأَمرِ ؛ لِقَرابَتي مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وقَد أتَتني كُتُبُكُم ، وقَدِمَت عَلَيَّ رُسُلُكُم بِبَيعَتِكُم أنَّكُم لا تَخذُلونّي ، فَإِن وَفَيتُم لي بِبَيعَتِكُم فَقَدِ استَوفَيتُم حَقَّكُم وحَظَّكُم ورُشدَكُم ، ونَفسي مَعَ أنفُسِكُم ، وأهلي ووُلدي مَعَ أهاليكُم وأولادِكُم ، فَلَكُم فِيَّ اُسوَةٌ .
وإن لَم تَفعَلوا ونَقَضتُم عَهدَكُم ومَواثيقَكُم ، وخَلَعتُم بَيعَتَكُم ، فَلَعَمري ما هِيَ مِنكُم بِنُكرٍ ، لَقَد فَعَلتُموها بِأَبي وأخي وابنِ عَمّي ، هَلِ المَغرورُ إلّا مَنِ اغتَرَّ بِكُم ، فَإِنَّما حَقَّكُم أخطَأتُم ونَصيبَكُم ضَيَّعتُم ، ومَن نَكَثَ فَإِنَّما يَنكُثُ عَلى نَفسِهِ ، وسَيُغنِي اللّهُ عَنكُم ، وَالسَّلامُ .
قالَ : ثُمَّ طَوى الكِتابَ وخَتَمَهُ ، ودَفَعَهُ إلى قَيسِ بنِ مُسهِرٍ الصَّيداوِيِّ ، وأمَرَهُ أن يَسيرَ إلَى الكوفَةِ . ۲

1.وكما يلاحظ فإنّ الفتوح أورد ما ذكره الطبري بعنوان : خطبة الإمام في منزل البيضة ، على أنّه كتاب الإمام الذي بعثه إلى أشراف الكوفة قريبا من عذيب الهجانات .

2.الفتوح : ج ۵ ص ۸۰ ، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۱ ص ۲۳۴ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۳۸۱ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4188
صفحه از 450
پرینت  ارسال به