121
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پنجم

۱۴۱۱.الكامل فى التاريخ :حسين عليه السلام روز تَرْوِيَه ، حركت كرد و فرستادگان عمرو بن سعيد بن عاص ـ كه از سوى يزيد بن معاويه با برادرش يحيى ، امير حجاز بود ـ به او اعتراض كردند و او را از رفتن ، باز مى داشتند ؛ ولى حسين عليه السلام نپذيرفت و حركت كرد ، و به روى هم تازيانه زدند ؛ ولى حسين عليه السلام و يارانش، نپذيرفتند.

۱۴۱۲.العقد الفريدـ به نقل از ابو عُبَيد قاسم بن سلّام ـ: عمرو بن سعيد در رمضان ، امير مدينه و مراسم حج شد و وليد بن عُقبه بركنار گرديد. عمرو ، چون بر منبر ايستاد، دچار خون دماغ شد. عربى بيابانى گفت: خاموش باش ! به خدا ، با خون ، نزد ما آمد.
مردى با عمامه ، جلو خون دماغ او را گرفت و عرب گفت: خاموش باش ! به خدا [ خونريزى ، ]همه مردم را در بر مى گيرد .
پس عمرو بن سعيد ايستاد و سخنرانى كرد و عصاى دو شاخه اى براى او آوردند. عرب گفت : به خدا ، مردم ، شاخه شاخه شدند.
سپس عمرو بن سعيد به مكّه رفت و يك روز پيش از ترويه بِدان جا رسيد . مردم بر حسين عليه السلام وارد شدند و گفتند : اى ابا عبد اللّه ! اى كاش براى مردم ، نماز مى خواندى و در خانه ات بار عام مى دادى !
در اين هنگام ، مؤذّن آمد و براى نماز ، اقامه گفت و عمرو بن سعيد جلو آمد و تكبير گفت [ و نماز گزارد ] . به حسين عليه السلام گفته شد : اگر جلو نمى افتى، بيرون رو .
فرمود : «نماز جماعت ، بافضيلت تر است». آن گاه ، نماز گزارد و بيرون رفت .
چون عمرو بن سعيد [ از نماز جماعت ] باز گشت، شنيد كه حسين عليه السلام حركت كرده است. دستور داد كه : به دنبالش برويد . هر شترى را كه در ميان آسمان و زمين است ، سوار شويد و به دنبالش برويد.
مردم ، از اين گفته او شگفت زده شدند و به جستجوى او رفتند ؛ ولى وى را پيدا نكردند.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پنجم
120

۱۴۱۱.الكامل في التاريخ :ثُمَّ خَرَجَ الحُسَينُ عليه السلام يَومَ التَّروِيَةِ ، فَاعتَرَضَهُ رُسُلُ عَمرِو بنِ سَعيدِ بنِ العاصِ ، وهُوَ أميرٌ عَلَى الحِجازِ لِيَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ مَعَ أخيهِ يَحيى ، يَمنَعونَهُ ، فَأَبى عَلَيهِم ومَضى ، وتَضارَبوا بِالسِّياطِ ، وَامتَنَعَ الحُسَينُ عليه السلام وأصحابُهُ . ۱

۱۴۱۲.العقد الفريد عن أبي عبيد القاسم بن سلّام :قَدِمَ عَمرُو بنُ سَعيدٍ في رَمضانَ أميرا عَلَى المَدينَةِ وَالمَوسِمِ ، وعَزَلَ الوَليدَ بنَ عُتبَةَ ، فَلَمَّا استَوى عَلَى المِنبَرِ رَعَفَ ۲ ، فَقالَ أعرابِيٌّ : مَه ۳ ! جاءَنا وَاللّهِ بِالدَّمِ ! قالَ : فَتَلَقّاهُ رَجُلٌ بِعِمامَتِهِ ، فَقالَ : مَه ! عَمَّ النّاسَ وَاللّهِ ! ثُمَّ قامَ فَخَطَبَ ، فَناوَلوهُ عَصا لَها شُعبَتانِ ، فَقالَ : تَشَعَّبَ النّاسُ وَاللّهِ !
ثُمَّ خَرَجَ إلى مَكَّةَ فَقَدِمَها قَبلَ يَومِ التَّروِيَةِ بِيَومٍ ، ووَفَدَتِ النّاسُ لِلحُسَينِ عليه السلام يَقولونَ : يا أبا عَبدِ اللّهِ ، لَو تَقَدَّمتَ فَصَلَّيتَ بِالنّاسِ فَأَنزَلتَهُم بِدارِكَ ؟ إذ جاءَ المُؤَذِّنُ فَأَقامَ الصَّلاةَ ، فَتَقَدَّمَ عَمرُو بنُ سَعيدٍ فَكَبَّرَ ، فَقيلَ لِلحُسَينِ عليه السلام : اُخرُج أبا عَبدِ اللّهِ إذ أبَيتَ أن تَتَقَدَّم . فَقالَ : اَلصَّلاةُ فِي الجَماعَةِ أفضَلُ . قالَ : فَصَلّى ثُمَّ خَرَجَ .
فَلَمَّا انصَرَفَ عَمرُو بنُ سَعيدٍ ، بَلَغَهُ أنَّ حُسَينا عليه السلام قَد خَرَجَ ، فَقالَ : اُطلُبوهُ ، اِركَبوا كُلَّ بَعيرٍ بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ فَاطلُبوهُ . قالَ : فَعَجِبَ النّاسُ مِن قَولِهِ هذا ، فَطَلَبوهُ فَلَم يُدرِكوهُ . ۴

1.الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۵۴۷ .

2.الرُعافُ : الدم يخرج من الأنف ، رعَفَ يَرعَفُ ويَرعُفُ (الصحاح : ج ۴ ص ۱۳۶۵ «رعف») .

3.مَهْ : بمعنى اسكت (النهاية : ج ۴ ص ۳۷۷ «مهه») .

4.العقد الفريد : ج ۳ ص ۳۶۳ ، جواهر المطالب : ج ۲ ص ۲۶۴ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4046
صفحه از 450
پرینت  ارسال به