۳ / ۲۸
يزيد بن زياد بن مُهاصِر
ابو شَعثا يزيد بن زياد بن مُهاصِر كِنْدى ، كه در منابع حديثى و تاريخى ، به صورت هاى مختلفى از وى نام برده شده است . ۱ بر پايه برخى از گزارش ها ، وى همراه امام حسين عليه السلام بود و در راه كربلا ، هنگامى كه فرستاده ابن زياد ، براى حُر پيام آورد كه بر امام حسين عليه السلام سختگيرى كند ، ضمن برخوردى تند ، به او گفت :
پروردگارت را نافرمانى كردى و در نابودى خود ، از پيشوايت ، پيروى كردى و براى خود ، ننگ و آتش [ دوزخ ] را كسب كردى . خداوند عز و جل فرموده است : «و آنها را پيشوايانى قرار داديم كه به سوى آتش ، فرا مى خوانند و روز قيامت ، يارى نمى شوند» . پس او (ابن زياد) ، پيشواى توست . ۲
وى ، جنگاور و تيرانداز ماهرى بود كه روز عاشورا ، با تيراندازى ، شمارى از سپاهيان دشمن را به هلاكت رساند . امام عليه السلام نيز در باره او دعا كرد و فرمود :
خداوندا ! تيرش را به هدف برسان و ثوابش را بهشتْ قرار ده .
گفتنى است كه طبرى ، وى را از سپاه عمر بن سعد ، شمرده است كه پس از ردّ شرط هاى امام حسين عليه السلام ، همانند حُر ، به سپاه امام عليه السلام پيوست ؛ ولى اين سخن ، با گفتگوى وى با فرستاده ابن زياد ـ كه خودِ طبرى ، آن را گزارش كرده ـ ، منافات دارد . ۳ لذا گزارش شيخ مفيد كه او را از همراهانِ امام حسين عليه السلام بر شمرده ، صحيح است .
در «زيارت رجبيّه» ، آمده است :
سلام بر زائِدة بن مُهاجر !
در «زيارت ناحيه مقدّسه» نيز آمده است :
سلام بر يزيد بن زياد بن مُهاجر كِنْدى !
1.يزيد بن زياد بن المهاصر بن النعمان الكندى ، يزيد بن زياد أبو الشعثاء ، يزيد بن زياد بن مظاهر الكندى ، يزيد بن زياد بن مهاجر الكندى ، يزيد بن زيد بن المهاصر ، يزيد بن معاصر أبو الشعثاء الكندى ، يزيد بن مهاجر ، يزيد بن مهاصر جعفى، زائده بن مهاجر، زياد بن مُهاصِر الكندى ، أبو الشعثاء الكندى .
2.ر. ك: ج ۵ ص ۲۸۷ (بخش هفتم / فصل هفتم / نامه ابن زياد به حُر، جهت سختگيرى بر امام عليه السلام ) .
3.علّامه محمد تقى شوشترى، در ردّ سخن طبرى كه گفته است: «يزيد بن مُهاصِر، از كسانى بود كه براى رويارويى با حسين عليه السلام ، با عمر بن سعد، همراه شدند»، ضمن بيان منافات داشتن اين سخن با گفتگوى يزيد بن زياد و فرستاده ابن زياد، مى نويسد:
احتمال دارد كه اين گفته طبرى: «مع عمر بن سعد»، تحريف شده «مع الحُرّ بن يزيد» باشد؛ چون رسم الخط اين دو، شبه هم است؛ و اگر نبود كه ابن اثير نيز در الكامل، عبارت «وكان ممّن خرج مع عمر بن سعد» را از طبرى نقل كرده، مى گفتيم كه اين نوشته، حاشيه اى اجتهادى از ديگران بوده كه با متن، آميخته شده است و در روزگاران گذشته، چنين آميختگى هايى بسيار رُخ مى داده است. به هر حال، اين رجز كه: «من رهاكننده و واگذارنده ابن سعد هستم»، با گفته ما، منافاتى ندارد. علّامه مجلسى هم خَلطى صورت داده و او را دو نفر به شمار آورده است. وى، اوّلاً از محمّد بن ابى طالب، نقل كرده است: آن گاه، يزيد بن زياد شعثا، هشت تير به سوى دشمن، پرتاب كرد كه پنج تير، به هدف اصابت كرد و هر تيرى را كه پرتاب مى كرد، امام حسين عليه السلام مى فرمود: «خدايا! پرتابش را درست و پاداشش را بهشت، قرار ده». دشمنان، به او هجوم آوردند و به شهادتش رساندند. ثانيا از ابن نَما نقل كرده كه: پس از نقل كشته شدن ابو عمرو نَهشَلى، يزيد بن مهاجر، به ميدان آمد و با تير، پنج تن از ياران عمر را كُشت. سپس همراه حسين عليه السلام شد و مى سرود:
من، يزيدم و پدرم، مُهاجر استو گويى شير كمين كرده در بيشه ام.
دليل اشتباه وى، اين است كه اين يزيد، در نقل اوّل به پدرش و در نقل دوم به جدّش نسبت داده شده است. بر اساس آنچه از طبرى بازگو كرديم، روشن شد كه گفته وى: «الشعثاء»، تحريف شده «أبو الشعثاء» است و گفته اش: «بثمانية» تحريف «بمائة» است. همچنين گفته او: «مهاجر» در بيت دوم، تحريف «مُهاصِر» است. امّا اين كه ابن شهر آشوب، در المناقب، او را يزيد بن مُهاصر جُعْفى عنوان كرده، بايد گفت كه او كِنْدى است، نه جُعْفى.