379
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد ششم

۱۷۴۸.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن قيس ـ: نافع بن هِلال جَمَلى ، نام خود را بر سوفار تيرهايش نوشته بود و با همان نشان ها ، آنها را پرتاب مى كرد و مى گفت: من ، جَمَلى ام . بر دين على ام .
آن گاه ، دوازده تن از ياران عمر بن سعد را افزون بر زخمى ها، از پاى در آورد.
آن قدر به او ضربه زدند تا بازوهايش شكست و اسير شد. شمر بن ذى الجوشن ، به همراه يارانش ، او را گرفت و به سوى عمر بن سعد بُرد . عمر بن سعد به او گفت: واى بر تو ، اى نافع ! چه چيز ، تو را وادار كرد كه اين كار را با خود بكنى ؟
نافع گفت: پروردگارم مى داند كه مقصودم ، چه بوده است.
آن گاه ، در حالى كه خون وى بر محاسنش جارى بود ، مى گفت: به خدا سوگند ، دوازده تن از شما را ، افزون بر زخمى ها ، كُشته ام و خود را بر تلاشم ، سرزنش نمى كنم ؛ و اگر برايم دست و بازو مانده بود، نمى توانستيد اسيرم كنيد.
شمر به او گفت: او را بُكش ـ خدا ، كارت را به سامان كند ـ !
عمر گفت: تو او را آورده اى . اگر مى خواهى، او را بكُش .
شمر هم شمشيرش را بر كشيد . نافع به او گفت : بدان كه ـ به خدا سوگند ـ ، اگر از مسلمانان بودى ، بر تو گران مى آمد كه خدا را با [ ريختن ] خون هاى ما ، ديدار كنى . پس ستايش ، خدايى را كه مرگ ما را به دست بدترينِ آفريدگانش قرار داد !
سپس شمر، او را كُشت .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد ششم
378

۱۷۴۸.تاريخ الطبري عن محمّد بن قيس :كانَ نافِعُ بنُ هِلالٍ الجَمَلِيُّ قَد كَتَبَ اسمَهُ عَلى أفواقِ نَبلِهِ ، فَجَعَلَ يَرمي بِها مُسَوَّمَةً ، وهُوَ يَقولُ : أنَا الجَمَلِيُّ ، أنَا على دينِ عَلِيٍّ ، فَقَتَلَ اثنَي عَشَرَ مِن أصحابِ عُمَرَ بنِ سَعدٍ سِوى مَن جَرَحَ .
قالَ : فَضُرِبَ حَتّى كُسِرَت عَضُداهُ واُخِذَ أسيرا ، قالَ : فَأَخَذَهُ شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ ومَعَهُ أصحابٌ لَهُ يَسوقونَ نافِعا حَتّى أتى بِهِ عُمَرَ بنَ سَعدٍ ، فَقالَ لَهُ عُمَرُ بنُ سَعدٍ : وَيحَكَ يا نافِعُ ، ما حَمَلَكَ عَلى ما صَنَعتَ بِنَفسِكَ ؟ قالَ : إنَّ رَبّي يَعلَمُ ما أرَدتُ ، قالَ : وَالدِّماءُ تَسيلُ عَلى لِحيَتِهِ ، وهُوَ يَقولُ : وَاللّهِ لَقَد قَتَلتُ مِنكُمُ اثنَي عَشَرَ سِوى مَن جَرَحتُ ، وما ألومُ نَفسي عَلَى الجَهدِ ، ولَو بَقِيَت لي عَضُدٌ وساعِدٌ ما أسِرتُموني .
فَقالَ لَهُ شِمرٌ : اُقتُلهُ أصلَحَكَ اللّهُ ، قالَ : أنتَ جِئتَ بِهِ فَإِن شِئتَ فَاقتُلهُ .
قالَ : فَانتَضى شِمرٌ سَيفَهُ ، فَقالَ لَهُ نافِعٌ : أما وَاللّهِ أن لَو كُنتَ مِنَ المُسلِمينَ لَعَظُمَ عَلَيكَ أن تَلقَى اللّهَ بِدِمائِنا ، فَالحَمدُ لِلّهِ الّذي جَعَلَ مَنايانا عَلى يَدَي شِرارِ خَلقِهِ . فَقَتَلَهُ . ۱

1.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۴۴۱ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۵۶۸ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۸۴ كلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3789
صفحه از 444
پرینت  ارسال به