۱۷۰۹.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن قيس ـ: زُهَير بن قَين ، به سختى جنگيد و اين گونه مى گفت:
من ، زُهَير هستم ، پسر قَينآنان را با شمشير ، از حسين ، مى رانم .
و بر شانه حسين عليه السلام مى زد و مى گفت :
به پيش ، كه تو ، هم هدايت شده اى و هم هدايت كننده !امروز ، جدّت پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدار مى كنى ،
و نيز حسن و على مرتضى راو جعفر ، دارنده دو بال [ در بهشت ] ، آن جوان مرد دلير را
و شير خدا [ ، حمزه ]، شهيد جاويدان را .
كثير بن عبد اللّه شَعْبى و مهاجر بن اوس ، به او يورش بُردند و او را كُشتند .
۱۷۱۰.الإرشاد :شمر بن ذى الجوشن ، با يارانش ، به [ خيمه هاى ] آنان نزديك شدند . زُهَير بن قَين ـ كه خدايش رحمت كند ـ ، با ده تن از ياران حسين عليه السلام ، بر آنان يورش بُردند و آنان را از [ اطراف ]خيمه ها دور كردند . شمر بن ذى الجوشن ، دوباره بر آنان حمله بُرد و برخى را كُشت و بقيّه را به جايشان باز گردانْد . زُهَير بن قَين ، خطاب به حسين عليه السلام خواند :
امروز ، جدّت پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدار مى كنيمو نيز حسن و على مرتضى را
و [جعفر] ، دارنده دو بال [ در بهشت ] ، جوان مرد دلير را .
۱۷۱۱.مُثير الأحزان :زُهَير بن قَين ، پيش آمد و پيش روىِ حسين عليه السلام جنگيد ، در حالى كه مى گفت :
من زُهَيرم ، پسر قَينآنان را با شمشير ، از حسين عليه السلام مى رانم .
وقت نماز ظهر ، فرا رسيد . حسين عليه السلام به زُهَير بن قَين و سعيد بن عبد اللّه حنفى ، فرمان داد تا با نيمى از ياران باقى مانده اش ، جلوى او بِايستند . سپس حسين عليه السلام با يارانش نماز خوف خواند... و زُهَير ، به سختى جنگيد تا به شهادت رسيد.