241
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد ششم

۱۶۸۷.رجال الكشّىـ به نقل از فُضَيل بن زُبير ـ: ميثم تمّار ، سوار بر اسبش مى رفت كه حبيب بن مُظاهر اسدى را در مجلس قبيله بنى اسد ، ديد . آنها با هم سخن گفتند تا آن جا كه گردن اسب هايشان ، در هم فرو رفت.
سپس حبيب گفت: گويى پيرمردى شكم بزرگ را مى بينم كه در دار الرزق ، خربزه مى فروشد و به خاطر محبّت نسبت به خاندان پيامبرش ، به دار آويخته شده و بر همان چوبه دار ، شكمش را شكافته اند.
ميثم گفت : من نيز مردى سرخ رو ، با دو گيسوى بافته را مى شناسم كه بيرون مى آيد تا فرزند دختر پيامبرش را يارى دهد و كشته مى شود و سرش را به كوفه مى برَند .
آن گاه ، آن دو از هم جدا شدند و اهل مجلس گفتند: دروغگوتر از اين دو ، نديده بوديم !
اهل مجلس ، هنوز متفرّق نشده بودند كه رشيد هَجَرى آمد و از اهل مجلس ، در باره آن دو پرسيد . گفتند : از هم جدا شدند و شنيديم كه اين گونه مى گويند. رشيد گفت: خداوند ، ميثم را رحمت كند! فراموش كرد كه [ بگويد ]: و صد درهم ، بر جايزه آورنده سر [ ـِ حبيب ] مى افزايند.
سپس ، رشيد رفت و اهل مجلس گفتند: به خدا سوگند، اين ، دروغگوترينِ آنان بود!
همان مردم مى گويند: به خدا سوگند، روزگارى نگذشت كه ميثم را بر درِ خانه عمرو بن حُرَيث ، به دار آويخته ، ديديم . نيز شاهد بوديم كه سرِ حبيب بن مُظاهر را ـ كه همراه با حسين عليه السلام كشته شده بود ـ ، آوردند و همه آنچه را گفته بودند ، به چشم ديديم .
حبيب ، از هفتاد تن يارانِ يارى دهنده حسين عليه السلام بود كه كوه هايى از آهن [ و شمشير ]را پيشِ روى خود ديدند و با سينه و صورت ، به استقبال نيزه و شمشير رفتند، در حالى كه امان و مال ، به آنها پيشنهاد شده بود ؛ ولى آنان ، پاسخ رد دادند و گفتند: ما نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عذرى نداريم ، اگر حسين عليه السلام كُشته شود و ما جانى در بدن داشته و نگاره گر باشيم .
سپس ، گِرد او چرخيدند تا به شهادت رسيدند .
حبيب [ در واپسين ساعات عمرش ] شوخى مى كرد و يزيد بن خُضَير هَمْدانى ـ كه او را سَرورِ قاريان مى خواندند ـ ، به او گفت: برادر من ! اكنون ، وقت خنده نيست .
حبيب گفت: كجا بهتر از اين جا ، براى شادمانى است ؟ به خدا سوگند، جز اين نيست كه اين اُوباش ، با شمشيرهايشان به سوى ما مى آيند [ و ما را شهيد مى كنند ] و با حور العين ، هماغوش مى شويم .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد ششم
240

۱۶۸۷.رجال الكشّي عن فضيل بن الزبير :مَرَّ ميثَمٌ التَّمّارُ عَلى فَرَسٍ لَهُ ، فَاستَقبَلَ حَبيبَ بنَ مُظاهِرٍ الأَسَدِيَّ عِندَ مَجلِسِ بَني أسَدٍ ، فَتَحَدَّثا حَتَّى اختَلَفَ أعناقُ فَرَسَيهِما .
ثُمَّ قالَ حَبيبٌ : لَكَأَنّي بِشَيخٍ أصلَعَ ضَخمِ البَطنِ يَبيعُ البِطّيخَ عِندَ دارِ الرِّزقِ ، قَد صُلِبَ في حُبِّ أهلِ بَيتِ نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله ، ويُبقَرُ بَطنُهُ عَلَى الخَشَبِ .
فَقالَ ميثَمٌ : وإنّي لَأَعرِفُ رَجُلاً أحمَرَ لَهُ ضَفيرَتانِ ۱ يَخرُجُ لِيَنصُرَ ابنَ بِنتِ نَبِيِّهِ ، فَيُقتَلُ ويُجالُ بِرَأسِهِ بِالكوفَةِ . ثُمَّ افتَرَقا ، فَقالَ أهلُ المَجلِسِ : ما رَأَينا أحَدا أكذَبَ مِن هذَينِ !
قالَ : فَلَم يَفتَرِق أهلُ المَجلِسِ حَتّى أقبَلَ رُشَيدٌ الهَجَرِيُّ ، فَطَلَبَهُما فَسَأَلَ أهلَ المَجلِسِ عَنهُما ، فَقالوا : اِفتَرَقا ، وسَمِعناهُما يَقولانِ كَذا وكَذا ، فَقالَ رُشَيدٌ : رَحِمَ اللّهُ ميثَما ! نَسِيَ : ويُزادُ في عَطاءِ الَّذي يَجيءُ بِالرَّأسِ مِئَةُ دِرهَمٍ ، ثُمَّ أدبَرَ ، فَقالَ القَومُ : هذا وَاللّهِ أكذَبُهُم !!
فَقالَ القَومُ : وَاللّهِ ما ذَهَبَتِ الأَيّامُ وَاللَّيالي حَتّى رَأَيناهُ مَصلوبا عَلى بابِ دارِ عَمرِو بنِ حُرَيثٍ ، وجيءَ بِرَأسِ حَبيبِ بنِ مُظاهِرٍ قَد قُتِلَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام ، ورَأَينا كُلَّ ما قالوا .
وكانَ حَبيبٌ مِنَ السَّبعينَ الرِّجالِ الَّذينَ نَصَرُوا الحُسَينَ عليه السلام ، ولَقوا جِبالَ الحَديدِ ، وَاستَقبَلُوا الرِّماحَ بِصُدورِهِم وَالسُّيوفَ بِوُجوهِهِم ، وهُم يُعرَضُ عَلَيهِمُ الأَمانُ وَالأَموالُ فَيَأبونَ ، ويَقولونَ : لا عُذرَ لَنا عِندَ رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله إن قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام ومِنّا عَينٌ تَطرِفُ ، حَتّى قُتِلوا حَولَهُ .
ولَقَد مَزَحَ حَبيبُ بنُ مُظاهِرٍ الأَسَدِيُّ ، فَقالَ لَهُ يَزيدُ بنُ خُضَيرٍ الهَمدانِيُّ ، وكانَ يُقالُ لَهُ سَيِّدُ القُرّاءِ : يا أخي لَيسَ هذِهِ بِساعَةِ ضِحكٍ !
قالَ : فَأَيُّ مَوضِعٍ أحَقُّ مِن هذا بِالسُّرورِ ، وَاللّهِ ما هُوَ إلّا أن تَميلَ عَلَينا هذِهِ الطَّغامُ ۲ بِسُيوفِهِم ، فَنُعانِقُ الحورَ العينَ ۳ .

1.في المصدر : «صفيدتان» ، وهو تصحيف .

2.الطَّغَامُ : أوغاد الناس (الصحاح : ج ۵ ص ۱۹۷۵ «طغم») .

3.رجال الكشّي : ج ۱ ص ۲۹۲ الرقم ۱۳۳ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۹۲ ح ۳۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3916
صفحه از 444
پرینت  ارسال به