۱۶۸۵.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن قيس ـ: دو جوان جابرى ۱ : سيف بن حارث بن سريع و مالك بن عبد بن سريع ـ كه پسرعمو و برادرِ مادرى يكديگر بودند ـ ، نزد حسين عليه السلام آمدند و در حالى كه مى گريستند ، به او نزديك شدند .
امام عليه السلام فرمود: اى پسران برادرم! چرا گريه مى كنيد ؟ به خدا سوگند ، من اميدوارم كه به زودى ، چشمتان روشن شود !».
آن دو گفتند: خداوند ، ما را فدايت كند! به خدا سوگند كه براى خود ، گريه نمى كنيم ؛ بلكه بر تو مى گِرييم ! مى بينيم كه محاصره شده اى و كارى از ما بر نمى آيد .
امام عليه السلام فرمود : «اى پسران برادرم ! خداوند ، شما را بر اين غمخوارى و همدردى و جانبازى تان براى ما، بهترين پاداش پرواپيشگان را عطا فرمايد»... .
سپس ، آن دو جوان پيش رفتند و در همان حال ، به سوى حسين عليه السلام رو كرده، گفتند: سلام بر تو ، اى فرزند پيامبر خدا !
امام عليه السلام نيز پاسخ داد : «و بر شما باد سلام و رحمت خدا !».
سپس جنگيدند تا به شهادت رسيدند.