۱۶۸۳.تهذيب الكمالـ به نقل از اَسوَد بن قيس ـ: به محمّد بن بَشير حَضرَمى گفته شد: پسرت در مرز رى ، اسير شده است .
گفت : او و خودم را به حساب خدا مى گذارم . نه دوست داشتم كه اسير شود، و نه اين كه پس از او بمانم .
حسين عليه السلام ، سخن او را شنيد و به او فرمود : «خدا ، رحمتت كند! بيعتم را از تو برداشتم . [برو و] براى آزاد كردن فرزندت تلاش كن» .
او گفت: درندگان ، مرا زنده زنده بخورند، اگر از تو جدا شوم !
امام عليه السلام فرمود : «پس ، اين جامه هاى گران بها را در اختيارِ فرزندت قرار ده تا با آنها ، فِديه (جانْ فداى) برادرش را فراهم كند» .
سپس ، پنج جامه به ارزش هزار دينار به او بخشيد.