۱۶۸۲.المناقب، ابن شهرآشوب :بُرَير بن خُضَير هَمْدانى به ميدان آمد ، در حالى كه مى گفت :
من، بُرَيرم و پدرم، خُضَير بود؛شيرى كه ديگر شيران را [ نيز ] با غُرّشش مى ترسانْد .
نيكوكاران ، كار خير ما را مى دانندشما را [ با شمشير ] مى زنم و در اين كار ، زيانى نمى بينم .
اين گونه است انجام دادن كار خير از بُرَير .بَحير بن اوس ضَبّى ، او را كُشت .
ر . ك : ص ۳۹ (فصل يكم / از وقايع شب عاشورا)
و ص ۴۳ (گفتگوى برير و شمر)
و ص ۹۵ (فصل دوم / احتجاج هاى امام عليه السلام بر سپاه كوفه) .