۲ . دستيابى به قلّه يقين
سخنانِ شمارى از ياران امام عليه السلام در ابراز عشق و وفادارى به ايشان ، حاكى از آن است كه آنان ، به قلّه يقين ـ كه نقطه اوج كمالات انسانى است ـ ، دست يافته بودند ؛ مانند اين سخن سعيد بن عبد اللّه حنفى خطاب به امام عليه السلام كه :
به خدا سوگند ، اگر بدانم كه كشته مى شوم و بار ديگر ، زنده مى شوم و آن گاه ، زنده زنده ، سوزانده و قطعه قطعه مى شوم و هفتاد بار ديگر اين كار با من تكرار مى شود ، از تو جدا نمى شوم تا در راه تو بميرم ! چرا چنين نكنم ؟ كشته شدن كه تنها يك بار است و پس از آن ، كرامت بى پايانِ هميشگى است .
و نيز سخن زُهَير بن قَين كه مى گويد :
به خدا سوگند ، آرزو دارم كه كشته شوم و دوباره ، زنده شوم و باز ، كشته شوم و تا هزار بار ، اين گونه كشته شوم و خداوند ، با اين كارم ، كشته شدن را از تو و از اين جوانانِ خاندانت ، دور كند !
اين سخنان ، از كسانى كه اجبارى در انتخاب راه شهادت نداشتند و با كناره گرفتن از امام عليه السلام مى توانستند راه عافيت جويى را بپيمايند ، حاكى از استوارى ايمان آنان و حركت در پرتو نورِ يقين است .