۲۰۶۸.تاريخ دمشقـ به نقل از على بن مُسهِر ، از مادر بزرگش ـ: هنگامى كه حسين بن على عليه السلام شهيد شد ، من دخترى نوجوان بودم . آسمان تا هفت شب ، همانند خونِ بسته شده [ ، سرخ فام] بود .
۲۰۶۹.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)ـ به نقل از خلّاد ـ: مادرم برايم گفت : ما هنگام شهادت حسين عليه السلام ، مدّتى [طولانى] را سپرى كرديم كه خورشيد ، سرخِ سرخ بر ديوارها و بام ها طلوع و غروب مى كرد و [مردم] سنگى را بر نمى داشتند ، جز آن كه در زيرش ، خون مى يافتند .
۲۰۷۰.شرح الأخبارـ به نقل از ابو مُعَمَّر ـ: كسى كه شهادت حسين عليه السلام را درك كرده بود ، به من خبر داد كه آسمان پس از شهادتش ، تا يك ماه ، سرخ بود .
۲۰۷۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از حُصَين ـ: هنگامى كه حسين عليه السلام كشته شد ، تا دو يا سه ماه ، از هنگام طلوع خورشيد تا وقتى كه خورشيد بالا مى آمد ، گويى بر ديوارها خون ماليده بودند .
۲۰۷۲.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)ـ به نقل از على بن مُدرِك ـ: اسود بن قيس گفت : پس از كشته شدن حسين عليه السلام ، كرانه هاى آسمان تا شش ماه ، سرخِ سرخ بود و اين سرخى ، در افق به سانِ خون ، ديده مى شد .
وقتى اين را براى شريك نقل كردم ، به من گفت : تو چه نسبتى با اسود دارى ؟
گفتم : او پدربزرگ من ، يعنى پدر مادرم است .
شريك گفت : هان ! به خدا سوگند كه او راستگو ، امانتدارى بزرگ و مهمان نواز بود .