۲۰۴۴.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمىـ به نقل از امّ سلمه ـ: جبرئيل عليه السلام به نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : امّت تو ، او ـ يعنى حسين عليه السلام ـ را پس از تو مى كُشند .
سپس به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : آيا چيزى را از تربت قتلگاهش ، به تو نشان بدهم؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «آرى» .
جبرئيل عليه السلام سنگ ريزه هايى آورد و پيامبر خدا آنها را در شيشه اى گذاشت . شبِ شهادت حسين عليه السلام كه رسيد ، شنيدم كسى مى گويد :
اى كسانى كه حسين را از سرِ جهالت كشتيد !بشارتتان باد به عذاب و عقوبت !
به درستى كه بر زبان [سليمان] پسر داوود ، لعنت شده ايدو نيز بر زبان موسى و صاحب انجيل .
گريستم و هنگامى كه درِ شيشه را گشودم ، خون شده بود .
۲۰۴۵.الأمالى ، طوسىـ به نقل از عبد اللّه بن عبّاس ـ: در خانه آرميده بودم كه ناگاه ، فرياد و شيون بلندى را از خانه امّ سلمه ، همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ، شنيدم . بيرون آمدم و عصاكشم ، مرا به سوى خانه وى برد . مردان و زنان مدينه نيز به سوى او روى آوردند و هنگامى كه به او رسيدم ، گفتم : اى مادر مؤمنان ! چرا گريه و شيون مى كنى؟
امّ سلمه پاسخم را نداد و رو به زنان هاشمى گفت : اى دختران عبد المطّلب ! مرا يارى دهيد و با من بگرييد كه ـ به خدا سوگند ـ سَرور شما و سَرور جوانان بهشتى ، كشته شد . به خدا سوگند ، نوه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و دسته گل او ، حسين ، را كشتند .
گفته شد : اى مادر مؤمنان ! از كجا اين را دانستى؟
گفت : هم اكنون در خواب ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را پريشان و آشفته ديدم . علّت [پريشانى اش] را پرسيدم . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «فرزندم حسين و خانواده اش ، امروز كشته شدند و من آنها را به خاك سپردم و هم اكنون ، از دفنشان فارغ شدم» .
امّ سلمه گفت : برخاستم و به درون اتاق رفتم . در حالى كه حيران بودم ، تربت حسين عليه السلام را ديدم كه جبرئيل عليه السلام آن را از كربلا آورده و به پيامبر صلى الله عليه و آله گفته بود : «هنگامى كه اين تربت ، خون شد، پسرت كشته شده است» و سپس پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به من داده و فرموده بود : «اين تربت را در شيشه اى ـ يا ظرفى ـ بگذار و نزدت باشد . هنگامى كه خون تازه شد ، [بدان كه] حسين كشته شده است » و آن ظرف را ديدم كه خون تازه و جوشان گشته بود .
امّ سلمه از آن خون ، بر گرفت و به صورتش ماليد و آن روز را روز ماتم و سوگوارى براى حسين عليه السلام قرار داد . سپس كاروانيان برايش خبر آوردند و گفتند كه حسين عليه السلام ، همان روز ، كشته شده است .