۱۹۷۸.مثير الأحزان :سپس شخص ديگرى آمد و گفت : حسين ، كجاست ؟
فرمود : «من ، اين جا هستم» .
گفت : تو را به آتش [ دوزخ ] ، بشارت مى دهم !
امام عليه السلام فرمود : «خود را به پروردگارى مهربان و شفاعتگرى پذيرنده ، بشارت مى دهم ! تو كيستى ؟» .
گفت : من ، شمر بن ذى الجوشن هستم .
حسين عليه السلام فرمود : «اللّه اكبر ! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : گويى سگى سياه و سفيد را مى بينم كه زبان ، در خون خانواده ام مى كند و مى آشامد » .
همچنين حسين عليه السلام فرمود : « [ در عالم رؤيا ] ديدم كه سگانى ، مرا گاز مى گيرند و در ميان آنها ، سگى سياه و سفيد ، از همه بيشتر به من حمله مى كند و آن ، تو بودى» .
و شمر ، پيسى داشت .
نيز از تِرمِذى نقل شده كه به [امام] صادق عليه السلام گفته شد : [ تحقّق ] رؤيا ، تا كِى به تأخير مى افتد ؟
صادق عليه السلام ، از خواب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ياد كرد كه پس از شصت سال ، اتّفاق افتاد .
۱۹۷۹.تاريخ خليفة بن خيّاط :عهده دار كُشتن حسين عليه السلام ، شمر بن ذى الجوشن و فرمانده لشكر ، عمر بن سعد بن مالك بود .
۱۹۸۰.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى :شمر ، از آن كس [ كه از كُشتن حسين عليه السلام ، خوددارى كرده بود ] ، خشمگين شد . خودش بر سينه حسين عليه السلام نشست و محاسن او را گرفت و تصميم به كُشتن او گرفت ... و با شمشيرش ، دوازده ضربه به او زد و سپس ، سرش را [ از تن ] جدا كرد .
۱۹۸۱.الثقات ، ابن حبّان :كسى كه در آن روز (عاشورا) ، كُشتن حسين بن على بن ابى طالب عليه السلام را به عهده گرفت ، شمر بن ذى الجوشن بود .