221
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هفتم

۹ / ۱۱

اصابت تيرى به سينه امام عليه السلام

۱۹۲۴.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى :حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد ، كم توان شده بود ، ايستاد و به استراحت پرداخت . همان هنگام كه ايستاده بود ، سنگى آمد و به پيشانى اش خورد . خون از پيشانى اش ، سرازير شد . پارچه اى را گرفت تا خون از پيشانى اش پاك كند كه تيرى با پيكانِ سه شاخه آهنين و مسموم آمد و در قلبش نشست . ۱
حسين عليه السلام گفت : «به نام خدا و يارى خدا ، و بر دين پيامبر خدا !» .
آن گاه ، سرش را به سوى آسمان ، بالا بُرد و گفت : «خداى من ! تو مى دانى كه آنان ، مردى را مى كُشند كه جز او ، فرزند پيامبرى بر روى زمين نيست» .
سپس ، تير را گرفت و آن را از پشت خود ، بيرون كشيد . خون ، مانند ناودان ، از آن سرازير شد . حسين عليه السلام ، دستش را بر زخم نهاد و چون از خون پُر شد ، آن را به آسمان پاشيد . قطره اى از آن ، باز نگشت ... . دوباره ، دستش را بر زخم نهاد و چون [ از خون ] پُر شد ، به سر و محاسنش كشيد و فرمود : «به خدا سوگند ، اين گونه خواهم بود تا جدّم محمّد صلى الله عليه و آله را با خضاب خون ، ديدار كنم و بگويم : «اى پيامبر خدا ! فلانى و فلانى ، مرا كُشتند» .

۱۹۲۵.مثير الأحزان :حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد ، كم توان شده بود ، ايستاد . سنگى به پيشانى اش خورد و آن را شكست . سپس ، تير سه شاخه مسمومى آمد و بر قلبش نشست .
امام عليه السلام گفت : «به نام خدا و بر دين پيامبر خدا !» .
سپس ، سرش را به سوى آسمان گرفت و گفت : «خداى من ! مى دانى كه آنان ، فرزند دختر پيامبرشان را مى كُشند» .
آن گاه ، پس از بيرون كشيدن تير از پشت خود ، بر اثر خونريزى فراوان ، ناتوان شد و بر زمين افتاد .

1.در صورت درستى اين بخش از گزارش ، مقصود ، اصابت تير به ناحيه قلب است ، نه خودِ قلب، چنان كه در گزارش المناقب، محلّ اصابت، سينه امام عليه السلام ذكر شده است . بديهى است كه اگر قلب ايشان مورد اصابت قرار مى گرفت ، فرصتى براى اقدامات بعدى ـ كه در گزارش آمده ـ ، وجود نداشت .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هفتم
220

۹ / ۱۱

سَهمٌ فِي القَلبِ

۱۹۲۴.مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي :فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] يَستَريحُ ، وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ ، فَبَينَما هُوَ واقِفٌ إذ أتاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلى جَبهَتِهِ ، فَسالَتِ الدِّماءُ مِن جَبهَتِهِ ، فَأَخَذَ الثَّوبَ لِيَمسَحَ عَن جَبهَتِهِ ، فَأَتاهُ سَهمٌ مُحَدَّدٌ مَسمومٌ ، لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ في قَلبِهِ . ۱
فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام : بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ . ورَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ ، وقالَ : إلهي ! إنَّكَ تَعلَمُ أنَّهُم يَقتُلونَ رَجُلاً لَيسَ عَلى وَجهِ الأَرضِ ابنُ نَبِيٍّ غَيرُهُ ، ثُمَّ أخَذَ السَّهمَ وأخرَجَهُ مِن وَراءِ ظَهرِهِ ، فَانبَعَثَ الدَّمُ كَالميزابِ ، فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى الجُرحِ ، فَلَمَّا امتَلَأَت دَما رَمى بِها إلَى السَّماءِ فَما رَجَعَ مِن ذلِكَ قَطرَةٌ ، ... ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الجُرحِ ثانِيا ، فَلَمَّا امتَلَأَت لَطَخَ بِها رَأسَهُ ولِحيَتَهُ ، وقالَ : هكَذا وَاللّهِ أكونُ حَتّى ألقى جَدّي مُحَمَّدا وأنَا مَخضوبٌ بِدَمي ، وأقولُ : يا رَسولَ اللّهِ ، قَتَلَني فُلانٌ وفُلانٌ . ۲

۱۹۲۵.مثير الأحزان :فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ ، أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه
هَشَمَها ، ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ ، فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ .
فَقالَ : بِسمِ اللّهِ ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله . ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ وقالَ : إلهي ، تَعلَمُ أنَّهُم يَقتُلونَ ابنَ بِنتِ نَبِيِّهِم . ثُمَّ ضَعُفَ مِن كَثرَةِ انبِعاثِ الدَّمِ بَعدَ إخراجِ السَّهمِ مِن وَراءِ ظَهرِهِ ، وهُوَ مُلقىً فِي الأَرضِ . ۳

1.لو فُرضت صحّة هذا المقطع من الرواية، فإنّ المراد منه هو إصابة السهم ناحية من القلب ، لا القلب نفسه، كما ورد في رواية المناقب من أنّ موضع الإصابة كان صدر الإمام ، فمن البديهيّ أنّ القلب لو كان هو المصاب ، لما سنحت الفرصة للأعمال التالية التي ذكرتها الرواية!

2.مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۲ ص ۳۴ ؛ الملهوف : ص ۱۷۲ وليس فيه ذيله من «فوضع يده» ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۵۳ .

3.مثير الأحزان : ص ۷۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3825
صفحه از 445
پرینت  ارسال به