۱۹۰۶.المناقب ، ابن شهرآشوب :سپس حسين عليه السلام ، به جناح راست [ دشمن ] حمله بُرد و فرمود :
«مرگ ، از ننگ ، بهتر استو ننگ ، از ورود به آتش» .
و به جناح چپ [ دشمن ] حمله بُرد و فرمود :
«من ، حسين بن على امحامىِ خاندان پدرم !
سوگند خورده ام كه تسليم نشومو بر دين پيامبر صلى الله عليه و آله بروم» .
آن گاه ، به نبرد پرداخت تا ۱۹۵۰ تن را كُشت و عدّه ديگرى را هم زخمى كرد . ۱
عمر بن سعد ، به لشكرش گفت : واى بر شما ! آيا مى دانيد با كه مى جنگيد ؟ اين ، فرزندِ همان كاكُلْ ريخته فَربه شكم (على بن ابى طالب) است . اين پسرِ كشنده عرب است . از هر سو به او حمله ببريد .
آنان هم با ۱۸۰ نيزه و چهار هزار تير ، حمله كردند .
۹ / ۷
اشعار منسوب به امام عليه السلام در ميدان جنگ
۱۹۰۷.الاحتجاج :سپس حسين عليه السلام ، پيش آمد تا جلوى دشمن ايستاد و شمشيرش ، برهنه در دستش بود . از خود، [از پيروزى ]نااميد بود و به مرگ مى انديشيد و چنين مى گفت :
«من ، پسر علىِ پاك ، از خاندان هاشممبراى افتخار ، همين ، مرا بس است .
جدّ من ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، گرامى ترينِ مردم استو ما ، چراغ هاى درخشان خداوند در زمينيم .
فاطمه ، مادرم ، از تبارِ احمد استو عمويم جعفر را «صاحبِ دو بال [ در بهشت ]» مى خوانند .
كتاب راستين خدا ، ميان ما نازل شده استو هدايت و سخن نيك ، از وحى در خاندان ماست .
ما امان خدا براى همه مردمانيماز اين رو ، ميان مردم ، سرفراز و نمايانيم .
ما صاحبان حوض [ كوثر ] هستيم و دوستداران خود رابا جام پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، سيراب مى كنيم ، بى هيچ ترديدى .
پيروان ما ميان مردم ، گرامى ترينِ پيروان اندو دشمنان ما روز قيامت ، زيانكاران اند» .