فصل نهم : شهادت سيّد الشهدا عليه السلام
۹ / ۱
امام عليه السلام ، لباسى را مى طلبد كه كسى بدان ، رغبت نكند
۱۸۸۴.الملهوف :امام حسين عليه السلام فرمود : «برايم لباسى بياوريد كه كسى به آن، رغبت نكند تا زيرِ لباس هايم بپوشم و مرا برهنه نكنند ».
براى امام عليه السلام ، شلواركى آوردند . امام عليه السلام نپذيرفت و فرمود: «اين ، لباس خوارى است».
سپس ، خود امام عليه السلام لباس كهنه اى را برداشت و آن را پاره كرد و زير لباسش پوشيد ؛ امّا هنگامى كه شهيد شد، آن را نيز بردند و امام عليه السلام را برهنه ، رها كردند .
آن گاه امام عليه السلام ، شلوارهايى پنبه اى را ـ كه بافتِ يمن بود ـ ، خواست و آن را پاره كرد و پوشيد و از آن رو پاره كرد تا آن را نبرَند ؛ امّا هنگامى كه كشته شد ، بحر بن كعب ـ كه خداوند ، لعنتش كند ـ ، آن را هم بُرد و حسين عليه السلام را برهنه ، رها كرد .
دستان بحر ، پس از اين كار ، در تابستان ، مانند چوبِ خشك مى شد و در زمستان ، از آنها چرك و خون، تراوش مى كرد تا آن كه خداى متعال ، او را هلاك كرد .