181
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هفتم

۱۸۸۱.الكامل فى التاريخ :جوانى ، از يكى از خيمه هاى حسين عليه السلام بيرون آمد و چوبى از چوب هاى خيمه را گرفت و وحشت زده مى نگريست كه مردى به او حمله كرد و او را كُشت . گفته مى شود كه آن مرد (قاتل) ، هانى بن ثُبَيت حَضرَمى بوده است .

۱۸۸۲.مقاتل الطالبيّينـ به نقل از هانى بن ثُبَيت قايضى ، در روزگار خالد ـ: من از كسانى بودم كه حسين عليه السلام را مى ديدم . كنار گروه سوارانى ايستاده بودم . ديدم كه جوانى از خاندان حسين عليه السلام ، نگران و سرگردان ، بيرون آمد و به چپ و راست مى نگريست كه مردى از ما ، با شتاب ، به او نزديك شد و از اسبش پياده شد و وى را زد و كُشت .

۱۸۸۳.تاريخ الطبرىـ به نقل از هشام ـ: ابو هُذَيل ، مردى از [ قبيله ] سَكون ، در باره هانى بن ثُبَيت حَضرَمى برايم نقل كرد كه او را در روزگار خالد بن عبد اللّه ، ديده است كه مردى كهن سال بود و در مجلس حَضرَميان ، نشسته بود و چنين مى گفت : من از شاهدان كشته شدن حسين بودم . به خدا سوگند ، ميان يك گروه ده نفره بودم كه همگى سوار بر اسب بوديم و اسب ها ، به اين سو و آن سو ، در رفت و آمد بودند كه جوانى از خاندان حسين عليه السلام ، بيرون آمد . او چوبى از چوب هاى خيمه ها را در دست گرفته بود و پيراهن و بالاپوشى بر تن داشت و حيران و وحشت زده ، چپ و راست را مى نگريست ، و گويى هم اكنون مى بينم كه هر گاه به چپ و راست مى نگرد ، مرواريد گوشواره هايش ، اين سو و آن سو مى رود .
در اين حال ، مردى به سوى او شتافت و وقتى به او نزديك شد ، از اسبش فرود آمد و به سمت آن جوان رفت و او را با شمشير ، تكّه تكّه كرد .
سَكونى مى گفت : هانى بن ثُبَيت ، خودش همان شخصى است كه آن جوان را كشته است ؛ امّا وقتى او را [ به سبب آن كار ، ]سرزنش كردند ، از خود به كنايه ياد كرده است .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هفتم
180

۱۸۸۱.الكامل في التاريخ:وخَرَجَ غُلامٌ مِن خِباءٍ مِن تِلكَ الأَخبِيَةِ، فَأَخَذَ بِعودٍ مِن عيدانِهِ وهُوَ يَنظُرُ كَأَنَّهُ مَذعورٌ، فَحَمَلَ عَلَيهِ رَجُلٌ ـ قيلَ : إنَّهُ هانِئُ بنُ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيُّ ـ فَقَتَلَهُ . ۱

۱۸۸۲.مقاتل الطالبيّين عن هانى ء بن ثبيت القايضي زمن خالد:كُنتُ مِمَّن شَهِدَ الحُسَينَ ، فَإِنّي لَواقِفٌ عَلى خُيولٍ إذ خَرَجَ غُلامٌ مِن آلِ الحُسَينِ مَذعوراً يَلتَفِتُ يَميناً وشِمالاً ، فَأَقبَلَ رَجُلٌ مِنّا يَركُضُ حَتّى دَنا مِنهُ ، فَمالَ عَن فَرَسِهِ فَضَرَبَهُ فَقَتَلَهُ . ۲

۱۸۸۳.تاريخ الطبري عن هشام:حَدَّثَني أبُو الهُذَيلِ ـ رَجُلٌ مِنَ السَّكونِ ـ عَن هانِىِء بنِ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيِّ ، قالَ: رَأَيتُهُ جالِساً في مَجلِسِ الحَضرَمِيّينَ في زَمانِ خالِدِ بنِ عَبدِ اللّهِ ـ وهُوَ شَيخٌ كَبيرٌ ـ قالَ: فَسَمِعتُهُ وهُوَ يَقولُ:
كُنتُ مِمَّن شَهِدَ قَتلَ الحُسَينِ. قالَ: فَوَاللّهِ إنّي لَواقِفٌ عاشِرَ عَشَرَةٍ ، لَيسَ مِنّا
رَجُلٌ إلّا عَلى فَرَسٍ، وقَد جالَتِ الخَيلُ وتَصَعصَعَت ۳ ، إذ خَرَجَ غُلامٌ مِن آلِ الحُسَينِ وهُوَ مُمسِكٌ بِعودٍ مِن تِلكَ الأَبنِيَةِ، عَلَيهِ إزارٌ وقَميصٌ وهُوَ مَذعورٌ، يَلتَفِتُ يَميناً وشِمالاً، فَكَأَنّي أنظُرُ إلى دُرَّتَينِ في اُذُنَيهِ تَذَبذَبانِ كُلَّمَا التَفَتَ، إذ أقبَلَ رَجُلٌ يَركُضُ، حَتّى إذا دَنا مِنهُ مالَ عَن فَرَسِهِ، ثُمَّ اقتَصَدَ الغُلامَ فَقَطَّعَهُ بِالسَّيفِ .
قالَ هِشامٌ: قالَ السَّكونِيُّ: هانِئُ بنُ ثُبَيتٍ هُوَ صاحِبُ الغُلامِ، فَلَمّا عُتِبَ عَلَيهِ كَنّى عَن نَفسِهِ . ۴

1.الكامل في التاريخ: ج ۲ ص ۵۷۱، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج ۲ ص ۳۱ نحوه وفيه «هانى ء بن بعيث»؛ بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۴۵.

2.مقاتل الطالبيّين: ص ۱۱۸.

3.تصعصعت: أي تفرّقت. وقيل: تحرّكت واضطربت (النهاية: ج ۳ ص ۳۱ «صعصع»).

4.تاريخ الطبري: ج ۵ ص ۴۴۹، مقاتل الطالبيّين: ص ۱۱۸، البداية والنهاية: ج ۸ ص ۱۸۶ كلاهما نحوه.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هفتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4019
صفحه از 445
پرینت  ارسال به