ر . ك : ج ۹ ص ۱۰۷ (بخش دهم / فصل سوم : بازتاب كشته شدن امام عليه السلام در ميان خانواده قاتلانش) .
۸ / ۴
خواسته هاى امام زين العابدين عليه السّلام از يزيد
۲۴۳۲.الملهوف :يزيد به على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام گفت : سه خواسته اى را كه وعده برآورده كردنشان را به تو داده بودم ، بر شمار .
على بن الحسين عليه السلام به او فرمود : «نخست ، آن كه صورت سَرور و مولايم حسين عليه السلام را به من بنمايى تا از آن ، توشه بر گيرم و به آن بنگرم و با آن ، وداع كنم .
دوم ، آن كه آنچه را از ما گرفته شده است ، به ما باز گردانى .
سوم ، آن كه اگر تصميم به كُشتن من گرفته اى ، كسى را با اين زنان ، همراه كن تا آنها را به حرم جدّشان [مدينه] باز گردانَد» .
يزيد گفت : امّا صورت پدرت ، ديگر هيچ گاه آن را نخواهى ديد ؛ و امّا كُشتنت ، من ، از تو گذشتم ؛ و امّا زنان را كسى جز تو به مدينه باز نمى گردانَد و هر چه را هم از شما گرفته اند ، چندين برابر قيمتش را به شما باز مى گردانم .
على بن الحسين عليه السلام فرمود : «ما دارايىِ تو را نمى خواهيم و دارايى ات فراوان باد [و ارزانى خودت] ! من ، تنها آنچه را از ما گرفته شده ، خواستم ؛ زيرا در آن ، دوك پشم ريسىِ فاطمه ، دختر محمّد صلى الله عليه و آله و نيز مَقنعه و گردن بند و پيراهن اوست .
يزيد ، فرمان داد آنها را باز گردانند و دويست دينار هم بر آن افزود . زين العابدين عليه السلام آن [دينارها] را گرفت و ميان فقيران و بينوايان ، قسمت كرد .
آن گاه يزيد ، فرمان داد اسيران و دستگيرشدگان [خاندان] فاطمه عليهاالسلام را به وطنشان ، شهر پيامبر صلى الله عليه و آله ، باز گردانند .