307
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هشتم

۲۳۹۱.المناقب ، ابن شهرآشوب :روايت شده است كه يزيد به زينب عليهاالسلام گفت : سخن بگو .
زينب عليهاالسلام گفت : سخنگو ، اوست .
امام زين العابدين عليه السلام خواند :
«طمع نورزيد كه ما را خوار بداريد تا ما ، بزرگتان بداريميا آزارمان دهيد تا ما از آزارتان ، دست نگاه داريم .
خدا مى داند كه دوستتان نداريمو سرزنشتان نمى كنيم ، اگر دوستمان نداشته باشيد» .
يزيد گفت : راست گفتى ـ اى جوان ـ ؛ امّا پدرت و جدّت ، فرمان روايى را مى خواستند و ستايش ، خدايى را كه آن دو را كُشت و خون هايشان را ريخت !
امام زين العابدين عليه السلام فرمود : «نبوّت و فرمان روايى ، همواره در پدران و نياكان من بوده است ، پيش از آن كه تو به دنيا بيايى» .

۲۳۹۲.الدعوات :روايت شده هنگامى كه على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام را به سوى يزيد ـ كه لعنت بر او باد ـ بردند ، وى قصد كرد كه گردن ايشان را بزند . پس زين العابدين عليه السلام را پيشِ رويش نگاه داشت و با ايشان سخن مى گفت تا سخنى بگويد كه موجب قتلش شود .
على [بن الحسين] عليه السلام مطابق با سخن يزيد ، پاسخ مى داد و در همان وقت سخن گفتن ، تسبيح كوچكى در دستش بود كه با انگشتانش آن را مى چرخانْد . يزيد ـ كه هر چه مستحقّش است ، بر او باد ـ به ايشان گفت : من با تو سخن مى گويم و تو در حال پاسخ دادن به من ، تسبيح در دستت است و با انگشتانت آن را مى چرخانى . اين ، چگونه رواست؟
على [بن الحسين] عليه السلام فرمود : «پدرم در باره جدّم صلى الله عليه و آله برايم نقل كرد كه چون نماز صبح را مى خواند و روى مى چرخاند كه برود ، سخن نمى گفت تا تسبيحى را از پيشِ رويش بردارد و بگويد : خدايا ! من صبح را با تسبيح و حمد و تهليل و تكبير و تمجيد تو به عدد آنچه تسبيحم را مى چرخانم ، مى آغازم و تسبيح را به دست مى گرفت و مى چرخاند و آنچه مى خواست ، مى گفت ، بدون آن كه تسبيح بگويد و فرمود كه اين [كار] برايش حساب مى شود و نگاهدار او تا به بستر در آمدنش است و چون به بستر مى رفت ، مانند همان گفته را مى گفت و تسبيح را زير سرش مى نهاد و از آن هنگام تا وقت بعدى ، برايش [تسبيح] حساب مى شد . من نيز از سرِ اقتدا به جدّم صلى الله عليه و آله چنين كردم» .
يزيد ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ چندين بار به آنها گفت : با هيچ يك از شما سخن نمى گويم ، جز آن كه وى (زين العابدين عليه السلام ) پاسخى به من مى دهد كه [خودش] با آن كامياب مى شود . از على [بن الحسين] عليه السلام گذشت و به او صله داد و فرمان به آزادى اش داد .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هشتم
306

۲۳۹۱.المناقب لابن شهر آشوب :رُوِيَ أنَّهُ [أي يَزيدَ] قالَ لِزَينَبَ : تَكَلَّمي ۱ ، فَقالَت : هُوَ المُتَكَلِّمُ ، فَأَنشَدَ السَّجّادُ :
لا تَطمَعوا أن تُهينونا فَنكُرِمَكُموأن نَكُفَّ الأَذى عَنكُم وتُؤذونا
وَاللّه ُ يَعلَمُ أنّا لا نُحِبُّكُمولا نَلومُكُمُ أن لا تُحِبّونا
فَقالَ : صَدَقتَ يا غُلامُ ، ولكِن أرادَ أبوكَ وجَدُّكَ أن يَكونا أميرَينِ ، وَالحَمدُ للّه ِِ الَّذي قَتَلَهُما وسَفَكَ دِماءَهُما .
فَقالَ عليه السلام : لَم تَزَلِ النُّبُوَّةُ وَالإِمرَةُ لِابائي وأجدادي مِن قَبلِ أن تولَدَ . ۲

۲۳۹۲.الدعوات :رُوِيَ أنَّهُ لَمّا حُمِلَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام إلى يَزيدَ عَلَيهِ اللَّعنَةُ ، هَمَّ بِضَربِ عُنُقِهِ ، فَوَقَّفَهُ بَينَ يَدَيهِ وهُوَ يُكَلِّمُهُ لِيَستَنطِقَهُ بِكَلِمَةٍ يوجِبُ بِها قَتلَهُ ، وعَلِيٌّ عليه السلام يُجيبُهُ حَسَبَ ما يُكَلِّمُهُ ، وفي يَدِهِ سُبحَةٌ صَغيرَةٌ يُديرُها بِأَصابِعِهِ ، وهُوَ يَتَكَلَّمُ ، فَقالَ لَهُ يَزيدُ ـ عَلَيهِ ما يَستَحِقُّةُ ـ : أنَا اُكَلِّمُكَ وأنتَ تُجيبُني وتُديرُ أصابِعَكَ بِسُبحَةٍ في يَدِكَ ، فَكَيفَ يَجوزُ ذلِكَ ؟
فَقالَ عليه السلام : حَدَّثَني أبي عَن جَدّي صلى الله عليه و آله أنَّهُ كانَ إذا صَلَّى الغَداةَ وَانفَتَلَ ۳ ، لا يَتَكلََّمُ حَتّى يَأخُذَ سُبحَةً بَينَ يَدَيهِ ، فَيَقولَ : اللّهُمَّ إنّي أصبَحتُ اُسَبِّحُكَ واُحَمِّدُكَ واُهَلِّلُكَ واُكَبِّرُكَ واُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ ما اُديرُ بِهِ سُبحَتي ، ويَأخُذُ السُّبحَةَ في يَدِهِ ويُديرُها وهُوَ يَتَكَلَّمُ بِما يُريدُ مِن غَيرِ أن يَتَكَلَّمَ بِالتَّسبيحِ ، وذَكَرَ أنَّ ذلِكَ مُحتَسَبٌ لَهُ وهُوَ حِرزٌ إلى أن يَأوِيَ إلى فِراشِهِ فَإِذا أوى إلى فِراشِهِ ، قالَ مِثلَ ذلِكَ القَولِ ، ووَضَعَ سُبحَتَهُ تَحتَ رَأسِهِ ، فَهِيَ مَحسوبَةٌ لَهُ مِنَ الوَقتِ إلَى الوَقتِ ، فَفَعَلتُ هذَا اقتِداءً بِجَدّي صلى الله عليه و آله .
فَقالَ لَهُ يَزيدُ عَلَيهِ اللَّعنَةُ : مَرَّةً بَعدَ اُخرى ، لَستُ اُكَلِّمُ أحَدا مِنكُم إلّا ويُجيبُني بِما يَفوزُ بِهِ . وعَفا عَنهُ ووَصَلَهُ ، وأمَرَ بِإِطلاقِهِ . ۴

1. في المصدر : «تكلّمني» ، والتصويب من بحار الأنوار .

2. المناقب لابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۱۷۳ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۱۷۵ ح ۲۲ .

3. اِنفَتَلَ : اِنصَرَفَ (الصحاح : ج ۵ ص ۱۷۸۸ «فتل») .

4. الدعوات : ص ۶۱ ح ۱۵۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۰۰ ح ۴۱ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هشتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4054
صفحه از 436
پرینت  ارسال به