281
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هشتم

۲۳۷۰.الفتوح :يزيد به اشعار عبد اللّه بن زِبَعرى تمثّل جست و چنين خواند :
كاش پدرانم در بدر ، اكنون حاضر بودندو زخم خزرج را از تيزى سلاح مى ديدند
و هلهله مى كردند و فرياد شادى مى كشيدندو سپس مى گفتند : اى يزيد ! پاينده و سربلند باشى!
هنگامى كه نيزه ها ، بر سينه هاشان فرود آمدو كشتار ، ميان [قبيله] عبدِ اَشَل ، بالا گرفت
سزاى آنان را در برابر بدر داديمو واقعه اى مانند بدر را برپا داشتيم و برابر شد .
آن گاه اين شعر را از خود افزود و گفت :
من از نسل عُتبه ۱ نيستم ، اگرانتقام آنچه را خاندان محمّد كردند ، از آنان نگيرم .

۲۳۷۱.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمىـ به نقل از مجاهد ـ: [يزيد] با چوب دستى اش ، لب هاى امام عليه السلام را گشود و دندان هايش را هويدا كرد و با آن بر آنها زد و خواند :
قوم ما ، از انصاف دادن ، خوددارى كردند .از اين رو ، چوبْ دستى هايمان انصاف دادند و خون ها ريختند .
شكيب ورزيديم و شكيب ورزيدن ، عزم جدّى ماست ؛ولى شمشيرهايمان ، كفِ دست و مچ را قطع مى كند .
سرهاى مردمى را مى شكافيم كه نزد ما عزيزند؛ولى آنان ، نافرمان ترين و ستمكارترين ند .
يكى از همنشينان يزيد به او گفت : چوب دستى ات را بردار كه ـ به خدا سوگند ـ ، بارها دو لب محمّد صلى الله عليه و آله را ديده ام كه بر همين جاى چوب دستى ات بوسه مى زند .
يزيد خواند :
اى كلاغ جدايى ! هر چه مى خواهى ، قارقار كن .تو بر كارى ناله سر مى دهى كه انجام شده است .
هر فرمان روايى و نعمتى ، زوال پذير استو دختران روزگار ، با هر چيز ، بازى [مرگ] دارند .
كاش پدرانم در بدر ، اكنون حاضر بودندو بى تابى خزرج را از زخم سلاح مى ديدند
و هلهله مى كردند و فرياد شادى مى كشيدندو سپس مى گفتند : اى يزيد ! پاينده و سربلند باشى!
من از نسل خِندِف نيستم ، اگراز خاندان محمّد ، انتقام آنچه را كردند ، نگيرم .
هاشميان ، با فرمان روايى ، بازى كردند ، وگرنهنه خبرى آمده و نه وحيى نازل شده است .
ما انتقام خون خود را از على ستانديمو شيرِ سواركارِ قهرمان را از پاى در آورديم .
ما بزرگِ بزرگانشان را كشتيمو آن را با بدر ، سنجيديم و برابر شد .
ما جز اين نمى دانيم كه با اين سخنان ، نفاق يزيد ، آشكار مى شود .

1. عُتبه ، جدّ بزرگ يزيد است .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هشتم
280

۲۳۷۰.الفتوح :جَعَلَ يَزيدُ يَتَمَثَّلُ بِأَبياتِ عَبدِ اللّه ِ بنِ الزِّبَعْرى وهُوَ يَقولُ :
لَيتَ أشياخي بِبَدرٍ شَهِدواوَقعَةَ الخَزرَجِ مِن وَقعِ الأَسَل
لأََهَلّوا وَاستَهَلّوا فَرَحاثُمَّ قالوا يا يَزيدُ لا تُسَل
حينَ ألقَت بِقَناةٍ بَركَهاوَاستَحَرَّ القَتلُ في عَبدِ الأَشَل
فَجَزَيناهُم بِبَدرٍ مِثلَهاوأقمَنا مِثلَ بَدرٍ فَاعتَدَل
ثُمَّ زادَ فيها هذَا البَيتَ مِن نَفسِهِ فَقالَ :
لَستُ مِن عُتبَةَ ۱ إن لَم أنتَقِممِن بَني أحمَدَ ما كانَ فَعَل ۲

۲۳۷۱.مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي عن مجاهد :كَشَفَ [يَزيدُ] عَن ثَنايا رَأسِ الحُسَينِ عليه السلام بِقَضيبِهِ ، ونَكَتَهُ بِهِ وأنشَدَ :
أبى قَومُنا أن يُنصِفونا فَأَنصَفَتقَواضِبُ في أيمانِنا تَقطُرُ الدَّما
صَبَرنا وكانَ الصَّبرُ مِنّا عَزيمَةًوأسيافُنا يَقطَعنَ كَفّا ومِعصَما
نُفَلِّقُ هاما مِن اُناسٍ أعِزَّةٍعَلَينا وهُم كانوا أعَقَّ وأظلَما
فَقالَ بَعضُ جُلَسائِهِ : اِرفَع قَضيبَكَ فَوَاللّه ِ ما اُحصي ما رَأَيتُ شَفَتَي مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله في مَكانِ قَضيبِكَ يُقَبِّلُهُ ، فَأَنشَدَ يَزيدُ :
يا غُرابَ البَينِ ما شِئتَ فَقُلإنَّما تَندُبُ أمرا قَد فُعِل
كُلُّ مُلكٍ ونَعيمٍ زائِلٌوبَناتُ الدَّهرِ يَلعَبنَ بِكُل
لَيتَ أشياخي في بَدرٍ شَهِدواجَزَعَ الخَزرَجِ مِن وَقعِ الأَسَل
لَأَهَلّوا وَاستَهَلّوا فَرَحاثُمَّ قالوا يا يَزيدُ لا تُشَل
لَستُ مِن خِندِفَ إن لَم أنتَقِممِن بني أحمَدَ ما كانَ فَعَل
لَعِبَت هاشِمُ بِالمُلكِ فَلاخَبَرٌ جاءَ ولا وَحيٌ نَزَل
قَد أخَذنا مِن عَلِيٍّ ثارَناوقَتَلنَا الفارِسَ اللَّيثَ البَطَل
وقَتَلنَا القَرمَ مِن ساداتِهِموعَدَلناهُ بِبَدرٍ فَاعتَدَل
قالَ مُجاهِدٌ : فَلا نَعلَمُ الرَّجُلَ إلّا قَد نافَقَ في قَولِهِ هذا! ۳

1.عتبة : هو الجد الأعلي ليزيد

2. الفتوح : ج ۵ ص ۱۲۹ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۹۲ نحوه وراجع : تاريخ الطبري : ج۱۰ ص۶۰ و مقاتل الطالبيين : ص۱۱۹ و المنتظم : ج۵ ص۳۴۳ والردّ على المتعصّب العنيد : ص۴۷ .

3. مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۲ ص ۵۸ ، بلاغات النساء : ص ۳۴ نحوه وليس فيه «أبى قومنا» إلى «يقبله فأنشد يزيد» .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد هشتم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4148
صفحه از 436
پرینت  ارسال به