65
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد نهم

۲۴۸۱.الطرائف:هنگامى كه حسين بن على بن ابى طالب عليه السلام كشته شد، عبد اللّه بن عمر به يزيد بن معاويه نوشت: «امّا بعد: مصيبتى بس بزرگ و فاجعه اى بس چشمگير است ! حادثه اى بزرگ در اسلام ، رُخ داده و هيچ روزى چون روز حسين نيست».
يزيد به وى نوشت: «اى نادان ! ما به خانه هايى گرفته شده و فرش هايى گسترده شده و بالش هايى چيده شده در آمده ايم و بر سرِ آنها جنگيده ايم . اگر حق با ما بود ، كه براى حقّمان جنگيديم و اگر حق با ديگران بود، كه پدرت ، نخستين كسى بود كه اين را بنياد گذاشت و پيشى گرفت و حقّ اهل حق را به خودش اختصاص داد» .

۱ / ۱۰

عبد اللّه بن عمرو بن عاص ۱

۲۴۸۲.أخبار مكّة ، ازرقىـ به نقل از ابن خَيثَم ـ: عبيد اللّه بن سعد گفت كه با عبد اللّه بن عمرو بن عاص، وارد مسجد الحرام شدند . زمانى كه سپاه حُصَين بن نُمَير، باز مى گشت ، كعبه در حال سوختن و سنگ هاى كعبه در حال فرو ريختن بود . عبد اللّه ايستاد و گريست و جمعيت بسيارى نيز در اطرافش بودند . من به اشك هايش نگاه مى كردم كه سُرمه چشمش را چنان جارى كرده بود كه گويى بر گونه هايش سرهاى مگس ، رديف شده اند .
آن گاه گفت: هان ـ اى مردم ـ به خدا سوگند، اگر ابو هُرَيره به شما خبر مى داد كه شما كُشندگان پسر پيامبرتان پس از او خواهيد بود و خانه پروردگارتان را به آتش خواهيد كشيد، مى گفتيد: «كسى از ابو هُرَيره دروغگوتر نيست ! آيا ما پسر پيامبرمان را مى كُشيم و خانه پروردگارمان را مى سوزانيم؟!» ؛ ولى ـ به خدا ـ ، چنين كرديد. شما پسر پيامبرتان را كشتيد و خانه خدايتان را سوزانديد. در انتظار عذاب باشيد. سوگند به آن كه جان عبد اللّه بن عمرو در دست اوست، خداوند بر شما جامه تفرقه خواهد پوشانْد و سختىِ برخى از شما را بر برخى ديگر خواهد چشانْد.
اين را سه بار گفت و در مسجد ، صدايش را بلند كرد، به گونه اى كه كسى در مسجد نبود، مگر اين كه فهميد كه چه مى گويد، و اگر هم نفهميد كه چه مى گويد، بلند شدن صداى او را فهميد .
عبد اللّه گفت: امر كنندگان به معروف و نهى كنندگان از منكر كجايند؟ سوگند به آن كه جان عبد اللّه بن عمرو در دست اوست، اگر خداوند ، جامه تفرقه بر شما بپوشانَد و عذاب برخى از شما را بر برخى بچشانَد [ ، رواست] . دلِ زمين (قبر) ، براى كسى كه بر روى زمين است و امر به معروف و نهى از منكر نمى كند ، بهتر است !

1.ابو محمّد عبد اللّه بن عمرو عاص قريشى سَهْمى، از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله بود و پيش از پدرش مسلمان شد و ميان او و پدرش، يازده سال فاصله بود. وى در جنگ صفّين ، همراه پدرش شركت داشت و جنگيد و بعدها پشيمان شد. معاويه ، وى را به مدّت كوتاهى، حكمران بصره كرد و او را وا داشت كه جواب نامه حسين عليه السلام را به گونه اى بنگارد كه او را كوچك كند. وى از بيعت با يزيد، خوددارى كرد و براى عبادت، در عَسقَلان، گوشه نشينى اختيار كرد و در آخر عمرش، نابينا شد. در محل و زمان مرگش اختلاف است .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد نهم
64

۲۴۸۱.الطرائف :لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام كَتَبَ عَبدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ إلى يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ :
أمّا بَعدُ ، فَقَد عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ ، وجَلَّتِ المُصيبَةُ ، وحَدَثَ فِي الإِسلامِ حَدَثٌ عَظيمٌ ، ولا يَومَ كَيَومِ الحُسَينِ .
فَكَتَبَ إلَيهِ يَزيدُ : يا أحمَقُ ، فَإِنّا جِئنا إلى بُيوتٍ مُتَّخِذَةٍ ، وفُرُشٍ مُمَهَّدَةٍ ، ووَسائِدَ مُنَضَّدَةٍ ، فَقاتَلنا عَلَيها ، فَإِن يَكُنِ الحَقُّ لَنا فَعَن حَقِّنا قاتَلنا ، وإن يَكُنِ الحَقُّ لِغَيرِنا ، فَأَبوكَ أوَّلُ مَن سَنَّ هذا وآثَرَ وَاستَأثَرَ بِالحَقِّ عَلى أهلِهِ . ۱

۱ / ۱۰

عَبدُ اللّهِ بنُ عَمرِو بنِ العاصِ ۲

۲۴۸۲.أخبار مكّة للأزرقي عن ابن خيثم عن عبيد اللّه بن سعد :أنَّهُ دَخَلَ مَعَ عَبدِ اللّهِ بنِ عَمرِو بنِ العاصِ المَسجِدَ الحَرامَ ، وَالكَعبَةُ مُحرَقَةٌ ، حينَ أدبَرَ جَيشُ الحُصَينِ بنِ نُمَيرٍ ، وَالكَعبَةُ تَتَناثَرُ حِجارَتُها ، فَوَقَفَ ومَعَهُ ناسٌ غَيرُ قَليلٍ ، فَبَكى ، حَتّى أنّي لَأَنظُرُ إلى دُموعِهِ تَحدُرُ كُحلاً في عَينَيهِ مِن إثمِدٍ ، كَأَنَّهُ رُؤوسُ الذُّبابِ عَلى وَجنَتَيهِ .
فَقالَ : يا أيُّهَا النّاسُ ! وَاللّهِ ، لَو أنَّ أبا هُرَيرَةَ أخبَرَكُم أنَّكُم قاتِلو ابنِ نَبِيِّكُم ، بَعدَ نَبِيِّكُم ، ومُحرِقو بَيتِ رَبِّكُم ، لَقُلتُم : ما مِن أحَدٍ أكذَبُ مِن أبي هُرَيرَةَ ، أنَحنُ نَقتُلُ ابنَ نَبِيِّنا ، ونُحرِقُ بَيتَ رَبِّنا ؟ فَقَد ـ وَاللّهِ ـ فَعَلتُم ! لَقَد قَتَلتُم ابنَ نَبِيِّكُم ، وحَرَقتُم بَيتَ اللّهِ ، فَانتَظِرُوا النَّقِمَةَ ، فَوَالَّذي نَفسُ عَبدِ اللّهِ بنِ عَمروٍ بِيَدِهِ ، لَيُلبِسَنَّكُمُ اللّهُ شِيَعا ، ولَيُذيقَنَّ بَعضَكُم بَأسَ بَعضٍ ، يَقولُها ثَلاثا ، ثُمَّ رَفَعَ صَوتَهُ فِي المَسجِدِ ، فَما فِي المَسجِدِ أحَدٌ إلّا وهُوَ يَفهَمُ ما يَقولُ : فَإِن لَم يَكُن يَفهَمُ فَإِنَّهُ يَسمَعُ رَجعَ صَوتِهِ ، فَقالَ :
أينَ الآمِرونَ بِالمَعروفِ وَالنّاهونَ عَنِ المُنكَرِ ؟ فَوَالَّذي نَفسُ عَبدِ اللّهِ بنِ عَمروٍ بِيَدِهِ ، لَو قَد ألبَسَكُمُ اللّهُ شِيَعا ، وأذاقَ بَعضَكُم بَأسَ بَعضٍ ، لَبَطنُ الأَرضِ خَيرٌ لِمَن عَلَيها ، لَم يَأمُر بِالمَعروفِ ، ولَم يَنهَ عَنِ المُنكَرِ . ۳

1.الطرائف : ص ۲۴۷ الرقم ۳۴۸ نقلاً عن البلاذري في تاريخه ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۳۲۸ .

2.عبداللّه بن عمرو بن العاص القرشيّ السهميّ ، أبو محمّد صحابيّ ، أسلم قبل أبيه، كان بينه وبين أبيه أحدى عشر سنة! شهد مع أبيه صفّين وقاتل وندم بعده ، ولّاه معاوية الكوفة مدّة قصيرة. كلّفه معاوية أن يكتب جواب الحسين عليه السلام بما تصغر به نفسه ، وامتنع من بيعة يزيد و انزوى بجهة عسقلان منقطعا للعبادة ، و عمي في آخر عمره. اختلفوا في مكان وسنة وفاته (راجع : الطبقات الكبرى: ج ۴ ص ۲۶۱ ـ ۲۶۸ والتاريخ الكبير : ج ۵ ص ۵ و الإصابة : ج ۴ ص ۱۶۵ واُسد الغابة : ج ۳ ص ۳۴۵ ورجال الكشّي : ج ۱ ص ۲۵۹ و رجال الطوسي : ص ۴۳) .

3.أخبار مكّة للأزرقي : ج ۱ ص ۱۹۶ ، تاريخ دمشق : ج ۳۱ ص ۲۸۴ نحوه .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد نهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4782
صفحه از 457
پرینت  ارسال به