۲ / ۲
درود فرستادن بر امام حسين عليه السلام هنگام ياد كردن از ايشان
۲۷۳۹.الكافىـ به نقل از حسين بن ثُوَير ـ: من و يونس بن ظَبيان و مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمه سَرّاج، در محضر امام صادق عليه السلام نشسته بوديم و يونس ـ كه از همه ما سالمندتر بود ـ حرف مى زد . او به امام عليه السلام گفت : فدايت شوم ! من در جلسات اينها (يعنى بنى عبّاس) شركت مى كنم . چه [ذكر يا دعايى] بگويم؟
فرمود: «هر گاه در جلسه حاضر شدى و به ياد ما افتادى ، بگو: خداوندا ! به ما آسايش و شادى نشان بده، كه تو هر چه بخواهى ، انجام مى دهى» .
گفتم : فدايت شوم ! بسيار مى شود كه من از حسين عليه السلام ياد مى كنم . چه بگويم؟
فرمود: «بگو: درود بر تو ، اى ابا عبد اللّه ! . اين را سه بار مى گويى و سلام تو، از دور و نزديك ، به او مى رسد» . ۱
۲ / ۳
به ياد مصيبت امام حسين عليه السلام بودن، در هنگام آشاميدن آب
۲۷۴۰.المناقب ، ابن شهرآشوب :امام زين العابدين عليه السلام ، وقتى ظرف آبى را مى گرفت كه بنوشد، چنان مى گريست كه آب ، پر از اشك مى شد. در اين باره به ايشان گفتند . فرمود: «چگونه گريه نكنم، در حالى كه پدرم، از آبى كه براى درندگان و حيوانات آزاد بود، باز داشته شد؟!».
به ايشان گفتند : همانا روزگارت را به گريه سپرى مى كنى و اگر خودت را هم بكُشى ، چيزى بيش از اين نمى افزايى !
فرمود: «خودم را كُشته ام و بر آن، مى گِريم» .