۶ / ۲۱
عبد اللّه بن ابى حُصَين
عبد اللّه بن ابى حُصَين اَزدى بجلى، از سواران تحت فرمان عمرو بن حَجّاج و جزو كسانى بود كه آب را بر امام حسين عليه السلام و يارانش بستند . او با بى شرمى به امام عليه السلام گفت: اى حسين ! ... به خدا سوگند، جرعه اى آب نخواهى چشيد تا از تشنگى بميرى.
امام حسين عليه السلام نيز او را نفرين نمود و فرمود : «خداوندا ! او را تشنه بميران» و چنين هم شد. وى به بيمارى استسقا (عطش) گرفتار شد و هر چه آب مى نوشيد، تشنگى اش برطرف نمى شد تا اين كه هلاك شد.
گفتنى است كه نام وى در برخى منابع، عبد اللّه بن حُصَين يا حِصن يا عبد الرحمان بن حُصَين اَزدى آمده است. احتمالاً تميم بن حُصَين ـ كه شرح حالش گذشت ـ همين شخص است . ۱
۲۶۴۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از حميد بن مسلم ازدى ـ: نامه اى از جانب عبيد اللّه بن زياد به عمر بن سعد رسيد كه [چنين بود] : امّا بعد ، ميان حسين و يارانش و آب ، حائل شو كه از آن، جرعه اى ننوشند ، همان گونه كه با اميرِ پرهيزگار پاك مؤمنان ، عثمان بن عفّان ، كردند.
عمر بن سعد، عمرو بن حَجّاج را با پانصد سوار فرستاد . آنان در كنار نهر آب ، فرود آمدند و ميان حسين عليه السلام و يارانش و آب ، سد شدند تا مبادا از آن، جرعه اى بنوشند، و اين ، سه روز پيش از كشته شدن حسين عليه السلام بود.
عبد اللّه بن ابى حُصَين ازدى ـ كه از قبيله بَجيله بود ـ با حسين عليه السلام رو در رو شد و گفت: اى حسين ! آيا به آب نگاه نمى كنى كه همچون سينه آسمان [ ، صاف و بى كران] است ؟ به خدا سوگند، جرعه اى از آن را نخواهى چشيد تا تشنه بميرى.
حسين عليه السلام فرمود : «خداوندا! او را تشنه بميران و هرگز او را نيامرز!».
به خدا سوگند، پس از آن، او را در حال بيمارى ، عيادت كردم . به خدايى كه معبودى جز او نيست، ديدم كه بى مهابا آب مى خورد و سپس بر مى گرداند و دوباره مى خورد، و مى خورد ، بدون اين كه سيراب شود و همچنان ادامه داد تا جانش در رفت.