۲۸۲۲.مثير الأحزانـ به نقل از ابو حمزه ثُمالى ـ: از امام زين العابدين عليه السلام در باره زياد گريه كردنش سؤال شد. فرمود: «يعقوب يكى از فرزندانش را گم كرده بود. براى او چنان گريست كه چشمانش نابينا شد، در حالى كه پسرش زنده بود و اطّلاعى از مرگش نداشت؛ امّا من با چشم خود ديدم كه پدرم و هفده تن از خانواده ام در يك ساعت، كشته شدند. آيا گمان مى كنيد اندوه آنها از دلم بيرون مى رود؟».
۲۸۲۳.كامل الزياراتـ به نقل از زراره، از امام صادق عليه السلام ، در يادكرد گريه امام زين العابدين عليه السلام بر پدرش امام حسين عليه السلام ـ: جدّم به ياد حسين عليه السلام كه مى افتاد، مى گريست ، تا اين كه اشك ، چشمان و محاسنش را خيس مى كرد ، تا جايى كه هر كس ايشان را مى ديد، از سرِ ترحّم، به گريه او مى گريست.
۲۸۲۴.المناقب ،ابن شهرآشوب ـ: امام زين العابدين عليه السلام وقتى ظرف آبى را مى گرفت كه بنوشد، مى گريست ، تا جايى كه آن ظرف ، پر از اشك مى شد. در اين باره به ايشان اعتراض شد . فرمود: «چگونه نگريم، در حالى كه پدرم از نوشيدن آبى كه خوردنش براى درندگان و وحوشْ آزاد بود، محروم شد؟» .
به ايشان گفته شد كه: همواره گريه مى كنى . اگر خودت را هم بكشى، بيش از اين نمى توانى گريه كنى !
فرمود : «خودم را كشته ام و براى آن مى گريم».