۲۹۹۱.كامل الزياراتـ به نقل از صفوان جمّال ـ: با امام صادق عليه السلام از مدينه به سوى مكّه مى رفتيم كه من پرسيدم : اى فرزند پيامبر خدا ! چرا گرفته و اندوهگين و دلْ شكسته اى؟
امام عليه السلام به من فرمود : «اگر تو هم آنچه من مى شنوم ، مى شنيدى ، ديگر سؤال نمى كردى ».
گفتم : چه چيزى مى شنوى ؟
فرمود : «نفرين خواهى فرشتگان از خدا براى قاتلان امير مؤمنان عليه السلام و حسين عليه السلام و نوحه خوانى جنّيان بر آن دو ، و گريه و اندوه شديد فرشتگانِ گرداگردِ آنان بر ايشان . با اين همه ، چه كسى خواب و خورد و خوراك دارد ؟» .
به او گفتم : كسى كه به زيارت او مى رود و باز مى گردد ، كى دوباره به زيارت بيايد ؟ و هر از چند گاه به زيارتش بروند ؟ و تا كِى مردم مى توانند به زيارتش نروند ؟
امام عليه السلام فرمود : «كسى كه نزديك است ، حدّاقل ، هر ماهْ يك بار ، و كسى كه دور است ، حدّاقل ، هر سه سال يك بار ، و اگر از سه سال بگذرد ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را نافرمانى كرده و پيوندش را با او قطع كرده است ، مگر آن كه عذرى داشته باشد . اگر زائر حسين عليه السلام مى دانست كه چه اندازه دلِ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را شاد مى كند و چه پيوندى با او و امير مؤمنان عليه السلام ، فاطمه عليهاالسلام و امامان و شهيدان ما اهل بيت برقرار كرده است و چه دعايى از آنان در حقّ وى كارگر مى افتد و چه جزايى در اين دنيا و آن دنيا و نيز اندوخته در پيش خدا مى يابد ، دوست مى داشت كه خانه اش براى بقيّه عمرش نزديك مرقد حسين عليه السلام بود .
و زائر او از خانه اش ( / قافله اش ) بيرون مى آيد ، سايه اش بر چيزى نمى افتد ، جز آن كه برايش دعا مى كند ، و چون [ نور ] خورشيد بر او مى افتد ، گناهانش را مى خورَد ، آن گونه كه آتش ، هيزم را مى خورَد و خورشيد ، هيچ يك از گناهان او را باقى نمى گذارد و بدون گناه ، باز مى گردد و درجاتش چنان بالا رفته كه كسى كه به خاطر خدا در خون خويش غلتيده نيز به آن نمى رسد و فرشته اى به جاى او گمارده مى شود و برايش آمرزش مى طلبد تا هنگامى كه دوباره براى زيارت ، باز گردد يا سه سال بگذرد و يا بميرد . . . » .