۱ / ۵
ثواب زيارت او ، به حساب در نمى آيد
۲۹۵۵.تهذيب الأحكامـ به سندش ، از امام على عليه السلام ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله به او (على عليه السلام ) فرمود : «. . . خداوند ، قبر تو و قبر فرزندانت را مكان هايى از بهشت ، قرار داده است . . . . هر كس قبور شما را زيارت كند ، برابر با هفتاد حجّ پس از حجّة الإسلام (حجّ واجب) ، پاداش دارد ، و از گناهانش بيرون مى رود تا آن كه چون از زيارت شما باز گردد ، مانند روزى مى شود كه از مادر ، زاده شده است . پس اوليا و دوستدارانت را به نعمت جاودان [ ـِ بهشت ] ، مژده و بشارت بده ، و چشمْ روشنى اى كه نه چشمى آن را ديده ، و نه گوشى آن را شنيده ، و نه بر دل كسى گذشته است ؛ امّا بخشى از مردمان پست ، زائران قبور شما را بر زيارتشان خُرده مى گيرند ، آن گونه كه زن زناكار را بر زنايش عيب مى گيرند . اينان ، بَدان امّتم هستند ، شفاعتم به آنان نمى رسد و بر حوض من ، در نمى آيند» .
۲۹۵۶.كامل الزياراتـ به نقل از حسن بن زِبرِقان طبرى ، به سندش كه آن را به امام صادق عليه السلام مى رساند ـ: هر كس در فرات ، غسل كند و حسين عليه السلام را زيارت كند ، چنان ثوابى براى او مى نويسند كه اندازه ندارد .
۲۹۵۷.كامل الزياراتـ به نقل از عبد اللّه بن حَمّاد بصرى ـ: امام [ صادق ] عليه السلام به من فرمود : «همانا نزد شما ( / نزديك شما ) ، برترى اى است كه براى هيچ كس ، مانند آن نيامده است و گمان نمى كنم كه حقيقتِ آن را خوب بشناسيد . از آن ، خوبْ پاسدارى نمى كنيد و به آن ، اهتمام نمى كنيد . آن را خاصّانى است كه شايسته آن اند و به آن ، نام بُردار گشته اند و بى هيچ اختيار و قدرتى ، از سوى ايشان و فقط از سوى خدا ، به آنان ، سعادت و رحمت و رأفت و تقدّمى عطا شده كه خدا به ايشان بخشيده است » .
گفتم : فدايت شوم ! اين چيست كه توصيف كردى و نام نبردى ؟
فرمود : «زيارت جدّم حسين بن على عليه السلام . او غريب است و در سرزمينى غريب . زائرش بر او مى گِريد ، و آن كه به زيارتش نيامده ، بر او اندوهگين مى شود ، و آن كه نزدش حاضر نبوده ، براى او مى سوزد ، و هر كس به قبر پسرش نزد پاهايش در بيابان مى نگرد ، دلش به رحم مى آيد . نه خويشاوندى ، نزديك اوست ، و نه كسى از نزديكان . سپس حقّش را از او ، باز داشتند و مرتدّان ، بر ضدّ او ، پشت به پشت هم دادند تا آن كه او را كُشتند و تباهش كردند و به پيشِ درندگان نهادند و آب فرات را ـ كه حتّى سگان نيز از آن مى نوشند ـ ، از او دريغ كردند و حقّ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سفارشش به او و اهل بيتش را ضايع كردند ، تا آن جا كه شبْ هنگام ، در گودالى دور افتاده ، ميان نزديكان و پيروانش ، در لايه هاى خاك ، آرام گرفت ؛ جايى كه كسى جز او نبود ، و بسى دور از جدّش ، جايگاهى كه به آن نمى آيد ، جز كسى كه خداوند ، دلش را براى ايمان ، آزموده و حقّ ما را به او شناسانده است » .
به او گفتم : فدايت شوم ! من به زيارتش مى رفتم تا آن كه گرفتار حكومت ، و مأمور حفظ اموالشان شدم ، و نزد ايشان ، شناخته شدم . پس ، از سرِ تقيّه ، رفتن به زيارتش را رها كردم ، با آن كه مى دانم رفتن به زيارت او چه خيرى دارد .
امام عليه السلام فرمود : «آيا مى دانى كسى كه به زيارتش مى رود ، چه ثوابى مى بَرد و چه پاداش بزرگى نزد ما دارد ؟» .
گفتم : نه .
فرمود : «امّا ثواب [ آن ] . فرشتگان آسمان ، به او افتخار مى كنند . امّا آنچه براى او نزد ماست ، رحمت خواستن بر او در هر بامداد و شامگاه است ، و پدرم برايم گفت كه جايگاه حسين عليه السلام از روزى كه كشته شده ، از نمازگزارى كه بر او نماز بگزارد ، خالى نبوده است ، از فرشتگان جن و اِنس و حيوانات وحشى ؛ و هيچ چيزى نيست ، جز آن كه بر زائر او رَشك مى برد و بر او ، دست مى سايد و در نگريستن به او ، اميد پاداش دارد ؛ زيرا او به قبر حسين عليه السلام نگريسته است » .
سپس فرمود : «به من خبر رسيده كه گروهى از اطراف كوفه و گروهى از غير ايشان ، به زيارتش مى آيند و زنانى ، به گريه و لابه مى پردازند و اين كار را در شب نيمه شعبان مى كنند . از ميان آنها ، يكى ، قرآن قرائت مى كند ، و كسى ، حكايت و موعظه مى كند ، و كسى ، ناله سر مى دهد ، و فردى هم مرثيه مى سرايد » .
گفتم : آرى ؛ فدايت شوم ! آنچه را توصيف كردى ، گاه ، شاهد آن بوده ام .
فرمود : «ستايش ، ويژه خدايى است كه كسى را ميان مردم ، قرار داد كه به سوى ما بيايد و ما را مدح كند و برايمان مرثيه بسُرايد ، و نيز كسانى را از نزديكان ما يا غير ايشان قرار داد كه بر دشمنان ما طعنه بزنند و آنان را باطل انگارند و كارشان را زشت بشمارند » .