393
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم

۷ / ۹

پژمان بختيارى(م ۱۳۵۳ ش)

اين ماه ، ماه ماتم سبط پيمبر است؟يا ماهِ سربلندىِ فرزند حيدر است؟
شيراَوژَنى ۱ كه بر تن و فرقِ مباركشاز زخم تير ، جوشن ۲ و از تيغ ، مِغفَر ۳ است
در ظاهر ، ار شكسته شد آن شيردل ، منالكز آن شكست ، باده فتحش به ساغر است
سرلوح فتح نامه او شد شكستِ اومرد حق ار شكسته شود هم مظفّر است
امروز ، عيد فتح حسين است و آل اوزارى مكن كه خسته شمشير و خنجر است
او كُشته گشت و ملّت اسلام ، زنده شداين كُشته از هزار جهانْ زنده ، برتر است
او كُشته نيست ، زنده اعصار و قرن هاستكِش ۴ نام نيك تا به ابد ، زيبِ دفتر است
مرگ از براى ماست ، نه در خوردِ او كه ماترسان ز محشريم و وى ، آن سوى محشر است
خوارى و سرشكستگى آرد قبولِ ظلماو تا جهان به جاست ، عزيز است و سَرور است
آن آهنينْ جگر كه ز تصويرِ تيغ اوتب لرزه ، مَر سپاه عدو را به پيكر است
مظلوم نيست ، خانه براندازِ ظالم استلب تشنه نيست ، ساقىِ تسنيم و كوثر است
مظلومْ نى ، كه رايتِ پيروزمند اوپيوسته بر بسيط زمين ، سايه گستر است
آن كس كه بى سپاه زَنَد بر سپاهِ خصمدرياى لشكر است ، نه محتاج لشكر است
ديندار باش و عدل گُزين باش و مرد باشكاين مكتبِ گُزيده سِبط پيمبر است
در راه دوست ، تكيه به شمشيرِ تيز كنكارى كه كرد شاه شهيدان ، تو نيز كن. ۵

1.شيراوژن : شيرافكن .

2.جوشن : زره .

3.مغفر : كلاهخود .

4.كش : كه او را .

5.دانش نامه شعر عاشورايى : ج ۲ ص ۱۱۵۱ .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
392

۷ / ۷

عبد العلى نگارنده(م ۱۳۴۶ ش)

به ملّتى كه مَرامش بُود مرام حسينمن احترام گذارم به احترام حسين
از آن جهت شده ايوان كربلا ، دل ماكه افتتاح شده از اَزَل به نام حسين
هنوز تشنه ، بگِريد چو آب مى نوشدهنوز مى شنود گوش دل ، پيام حسين
زبان به موعظه بگشود و من نمى گويمچه روى داد و چرا قطع شد كلام حسين
به باغ ، سرو خرامان، به خاك ، خون مى ريختفِتاد چون به زمين ، سرو خوش خرام حسين
نه چون حسين ، كسى سجده كرد در عالمنه كس قيام نموده است چون قيام حسين
حسين ، بس كه مقامش بلندمرتبه استبجز خداىْ نداند كسى مقام حسين. ۱

۷ / ۸

صغير اصفهانى(م ۱۳۴۹ ش)

از آن زمان كه خزان گشت نوبهارِ حسينچو لاله ، خلقِ جهان اند داغدارِ حسين
نيافت راه چو بر حلق خشك آن مظلومهنوز ، آب فرات است شرمسار حسين
بنوش آب و بياد آر زير خنجر شمرز شدّت عطش و قلب پُر شرار حسين
فغان و آه كه لب تشنه ، غوطه ور گشتندبه خون خويش ، جوانان گل عذار حسين
ندانم آتش كين بود يا شرار عطشكه سوخت خيمه اطفال دل فگار حسين؟
گلوى تشنه بُريدند چون سرش از تنعجب كه آب ببستند بر مزار حسين!
ببين مودّت ياران او كه تا محشربه خاك و خون ، همه خفتند در كنار حسين
فَراشْت رايتِ مظلومى پدر تا حشربه دست همّت خود ، طفل شيرخوار حسين
به عشق دوست ، چنان داد كار خويش انجامكه عقل ها همه حيران بُود به كار حسين
مگو ـ صغير ـ ، حسينِ على بُود بى يارحسين ، يار خدا و خداست ، يار حسين. ۲

1.گلواژه (۲) : ص ۱۲۸ .

2.ميراث عشق : ص ۲۴۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5247
صفحه از 514
پرینت  ارسال به