۶ / ۶
صبورى خراسانى(م ۱۳۲۲ ق)
... نخست اقرارِ بيعت ، از چه با سلطان دين كردى؟پس از اقرار بيعت ، اين همه انكار ، يعنى چه؟
گرفتم نامه ننوشتند و خود ، آمد به مهمانىبه مهمانى چنين ـ يا رب ـ چنان رفتار ، يعنى چه؟
نواميس خدا ، پروردگانِ پرده عصمتسر بى چادر اندر كوچه و بازار ، يعنى چه؟
گهرهاى يتيم دُرج عفّت را به هم بستنهمه بر يك رَسَن ، چون گوهر شهوار ، يعنى چه؟
اسيرى خود گرفتم سهل ، لكن با گرفتارىغُل و زنجير و آهن با تن تبدار ، يعنى چه؟
به زير اِشكم اُشتر ، چرا بايست پا بستنچنين رفتار ناهنجار با بيمار ، يعنى چه؟
چرا چون چوب نامد خشك ، دست پورِ بوسفيانبه چوب خيزران خَستن لب دُربار ، يعنى چه؟
به استغفار ، اعدا ، خواستند اين ظلم را جبرانخدا را ، ريختن خون وان گه استغفار ، يعنى چه؟
اَلا اى خاتم پيغمبران ، فرياد از اين امّت!بر اولادت جفا بگذشت از حد ، داد از اين امّت! ۱