۲۹۱۶.إبصار العين:كُمَيت بن زيد اسدى [در باره حبيب بن مُظاهر و اَنَس بن حَرثِ كاهِلى ]چنين سروده است:
گروهى هستند كه در ميانشان حبيب با چهره خاك آلود است.او به عهدش وفا كرد و كاهلى نيز پيكرش خاك آلوده مانْد .
۲۹۱۷.نَسبُ مَعدـ در يادكرد ابو شَعثا ـ: وى با حسين بن على عليه السلام ، در سرزمين طَف ، كشته شد و كُمَيت ، از او با سروده اى ياد كرده است :
و ابو شعثا ، كج شد و خون آلود گرديدو قطعا ابو حِجر ، كشته اى است كه [با كفنِ خود] پيچيده شده است.
۲ / ۵
منصور بن سَلَمه نَمِرِى ۱
۲۹۱۸.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى :منصور بن سَلَمة بن زَبرِقان نَمِرى ، در قصيده اى زيبا [حسين عليه السلام را] چنين ستوده است:
كِى اين اشك ريختن تو ، مايه آرامشِ تو خواهد شدو سوز جانكاه قلبت را به سردى تبديل خواهد كرد؟
نيزه هاى بنى زياد ، از بس كه خون آشاميدنداز خون خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ، گلوگير شدند.
قلب تو و آرامش؟! همانا قلب مناز بازگشت به غفلت ، خوددارى مى كند.
چه دراز خواهد بود اندوه و غم، پس از فقدانِ جمعىكه جام مرگ ، در ميانشان ، گردانده شده است!
نيزه هاى آل حرب (بنى اميّه) ، زخمشان مى زندو نيز شمشيرهايى كه به ندرت ، كُند مى شوند ...
خون حسين عليه السلام ، ريخته شد و هرگز رعايت نمى كنندكه در ميان زندگان ، عقل هاى مُرده مى زيَند.
جانم فداى پيشانى رخشانت باد؛پيشانى اى كه خونِ آن بر چهره زيباىِ پر مُهر ، جارى شد !
آيا قلب كسى كه خداترس و پروامند استاز اندوه ها و دردِ مدام ، لَختى مى آرامد
در حالى كه اعضاى بدن حسين عليه السلام در دل دشتى افتادهو بازيچه وزش بادها و نسيم هاست؟!
خاك كربلا ، خانه هايى داردكه اهلِ آن ، در آن ، آرام آرميده اند .
درودها و غفران و رحمتبر آن سرا و ساكنانش باد!
كُشته، چه كُشته اى كه خاندان زياد ، او را كُشته اند !هلا! پدرم و جانم فداى آن كشته باد!
اى پيامبر خدا! از هر كه با آزار و كينه ورزىبه تو آسيب رسانيد، بيزارى مى جوييم.